نمونه هاي تجاوز:

 

 

اگر شما از چراغ قرمز راهنمایی و رانندگی رد بشوید و در صورت مشاهده یا

تصویربرداری , جریمه می پردازید. چرا؟! برای این که این تجاوز به حقوق هر شهروندی است که از آن راه استفاده می کند. و تجاوز به حقوق دیگران ممنوع است.


۲- اگر شما دوستتان را برای انجام دادن کاری برخلاف میل باطنی خودش در شرایط تعارفی قرار بگذارید, تجاوز می کنید.


۳- اگر شما به کسی که میل ندارد به او نگاه کنید, و شما آن کار را بکنید , تجاوز می کنید.


۴- اگر همسر شما بدون انكه شما در روابط زناشووي كوتاهي كرده باشيد عشقش را با ديگري نيز تقسيم كرده باشد, این تجاوز است.


۵- اگر شما برخلاف میل باطنی همسرتان میهمان دعوت کنید, تجاوز می کنید


۶- اگر شما تبسم معصوم بچه یا بزرگی را جواب نمی دهید, متجاوز هستید


۷- اگر شما در امور زندگانی با همسرتان مشورت نمی کنید, تجاوز می کنید


۸- اگر شما همسر و دوستتان را دوست نمی دارید ولی به رابطه ادامه می دهید, متجاوز هستید


۹- اگر شما عقده های اجتماعی را سر فرزند و دوست و همسر خالی می کنید, متجاوز هستید


۱۰- اگر شما گره ابروهایتان را مشکل باز می کنید, متجاوز هستید


۱۱- اگر شما در ارتباطات و زندگی نقش بازی می کنید, تجاوز می کنید


۱۲- اگر شما بی تفاوت از کنار آواز پرندگان رد می شوید, تجاوز می کنید


۱۳- اگر شما بر خلاف میل باطنی با همسر خود نزدیکی کنید, تجاوز می کنید


۱۴- اگر شما برای قاضی بیشتر از نظافتچی احترام قائل می شوید, تجاوز می کنید


۱۵- اگر شما مانع رشد و تکامل همسر و دیگری هستید, تجاوز می کنید


۱۶- اگر شما در خاموشی خود چشم دیدن رشد کسی را ندارید, باز متجاوز هستید


۱۷- اگر شما بدون آموزش و آگاهی ازدواج می کنید, تجاوز هم می کنید


۱۸- اگر شما بدون آگاهی و آموزش صاحب فرزند می شوید, متجاوز هستید


۱۹- اگر شما میل به آقایی کردن دارید, تجاوزگر هستید


۲۰- اگر شما دوست دارید بیشتر از دیگران مورد احترام قرار بگیرید, متجاوز هستید


۲۱- اگر شما دوست دارید ثروت ديگران مال شما شود , متجاوز هستید


۲۲- اگر شما جشن و سرور برپا نمی کنید, تجاوز می کنید


۲۳- اگر شما در حقانیت خودتان سماجت می کنید, تجاوز هم می کنید


۲۴- اگر شما به طور مرتب موفقیت و زیبایی دیگران را توجیه می کنید, تجاوزگر هستید


۲۵- اگر شما عنادگر و انتقامجو هستید, متجاوز نیز هستید


۲۶- اگر شما کم و یا به ندرت تحسین و سپاسگزاری می کنید,متجاوز هستید


۲۷- اگر حوصله شما زود سر می رود, متجاوز هستید


۲۸- اگر شما بدون برهان و دلیل دیگران را مورد اتهام قرار می دهید, تجاوز می کنید


۲۹- اگر شما بد دهن هستید, متجاوزگر هم هستید


۳۰- اگر شما خشمتان را نمی توانید اداره کنید, تجاورگر قهاری هستید


۳۱- اگر شما فرزند خود را بیشتر از دیگر فرزندان دوست دارید, تجاوز می کنید


۳۲- اگر شما همسر و فرزندان خود را محدود می کنید, تجاوز هم می کنید


۳۳- اگر شما زیبایی و قابلیت های همسر و دوستتان را دیرتر از دیگران می بینید, و یا نمی بینید, تجاوز می کنید


۳۴- اگر شما احساس مالکیت در قبال همسر و فرزندان را دارید, تجاوزگر و دیوانه هستید


۳۵- اگر شما ناشناخته را انکار می کنید, تجاوز می کنید


۳۶- اگر دل شما برای جیب دیگران نمی سوزد, متجاوز و زشت هستید


۳۷- اگر شما غیبت میکنید, تجاوز آشکار می کنید


۳۸- اگر شما از عدالت خودتان زیاد می گویید, تجاوز می کنید


۳۹- اگر شما نگران آینده خود هستید, تجاوز به حال و اکنون می کنید


۴۰- اگر شما علاقه ای برای شناخت کیستی و چیستی خود نشان نمی دهید, در حال بزرگترین تجاوز موجود هستید


۴۱. اگر شما فرد شکاک و بدبینی هستید، تجاوز می‌‌کنید.

۴۲. اگر شما فرد دروغگو و حقه بازی هستید، تجاوز می‌کنید.

۴۳.اگر شما آدم تنبل و سهل انگاری هستید و مسوولیت کارهایتان را به عهده نمی‌‌گیرید، متجاوزید.
 

۴۴- اگر  پیوسته در كار كساني كه به شما مراجعه ميكنند بي دليل سنگ اندازي ميكنيد- تجاوز می کنید.


۴۵- کسی که حواسش به خویشتن خویش- یعنی در خود حقیقی نباشد- متجاوز است.



تجاوز روحی و روانی, بیماری های جسمی نیز به دنبال دارد و تجاوزهای جسمی, بیماری های روحی و

روانی به دنبال دارد و برای سلامتی خود و خانواده و جامعه مضر است. برای سلامتی خود و جامعه و پیش گیری از تجاوز به خود و فرزندان, بیایید دست در دست هم عشق را ترویج دهیم و خود جانشین را کنار بگذاریم, تا خود واقعی و حقیقی ظهور کند

ولادت حضرت علی (ع) و روزدر مبارک

 

http://publicrelations.mubabol.ac.ir/NewsPic/ali1.jpg

 


 

شاهنشهی و شد نجفَت مركز شاهی

ایوان تو نور است و جهان جمله سیاهی


 

گر پای كسی در حرمت جای بگیرد

از لطف خریدار شوی تو به نگاهی


 

من رعْیتِ مُلك توام ای شاه ولایت

شاهی بنما و بده بر ما تو پناهی


 

دیوار حرم، سنگ حرم، صحن و سرایت

دل را ببرد تا به خدا، گر كه بخواهی


 

گر قسمت من بوسه به خاك نجف افتد

سخت است بیارم به حرم، بار گناهی


 

از دور اگر چشم من اُفتد به ضریحت

گویم كه بگردم به فدای تو الهی


 

گمگشته طوفان بلاها به سراغت

آید نشود در دو جهان غرق تباهی


 

دریا مَثَلِ كوچك بحر كرم توست

می میرد اگر آب ننوشد لب ماهی


 

از كودكی‌ام حب تو با شیره ی جان داد

مادر به امیدی كه شوم آنچه تو خواهی


 

یك عمر دلم را به تو بستم كه از آن رو

گویی بمن ای شاه، تو هم جزء سپاهی


 


 

http://www.bfnews.ir/images/docs/000020/n00020541-t.jpg
 

الفبای مردی

 

از الف اول امام از بعد پیغمبر علی است

آمر امر الهی شاه دین‌پرور علی است


 

ب برادر با نبی بیرق فراز دین حق

بحر احسان باب لطف بی‌حد و بی‌مر علی است


 

ت تبارك تاج و طاها تخت و نصراله سپاه

تیغ‌آور خسرو مستغنی از لشگر علی است


 

ث ثری مقدم ثریا متكا ثابت قدم

ثانی احمد به ذات كبریا مظهر علی است


 

ج جاه و قدرش ار خواهی به نزد ذوالجلال

جل شانه جز نبی از جمله بالاتر علی است


 

ح حدوثش با قدم مقرون حدیثش حرف حق

حاكم حكم اللهی حیه در حیدر علی است


 

خ خداوند ظفر خیبر گشا مرحب شكار

خسرو ملك ولایت خلق را رهبر علی است


 

د داماد نبی دست خدا دارای دین

داعی ایجاد موجودات از داور علی است


 

ذ ذاتش ذوالجلال و ذالمنن وز ذوالفقار

ذلت افزا بر عدوی ملحد ابتر علی است


 

ر رفیع‌القدر و والا رتبه روح افزا سخن

رهنمای خلق عالم ساقی كوثر علی است


 

ز زبر دست و زكی و زاهد و زهد آفرین

زیب بخش مسجد و زینت ده منبر علی است


 

س سعید و سید و سرور سلونی انتساب

سر لا رطب و لا یا بس سر و سرور علی است


 

ش شفیع المذنبین شیر خدا شاه نجف

شمع ایوان هدایت شافع محشر علی است


 

ص صدیق و صبور و صالح و صاحب كرم

صبح صادق از درون شب پدیدآور علی است


 

ض ضرغام شجاعت پیشه‌ی روشن ضمیر

ضاربی كز ضربش المضروب لایخبر علی است


 

ط طبیب طبع‌دان مطلوب ارباب طلب

طاق نه كاخ مطبق طرح را لنگر علی است


 

ظ ظهیر ملك و ملت ظاهر و باطن امام

ظل ممدود خدای خالق اكبر علی است


 

ع عین‌الله و علی جاه و علام الغیوب

عالم علم علی الاشیا ز خشك و تر علی است


 

غ غران شیر یزدان غیرت الله المبین

غالب اندر غزوه‌ها بر خصم بد گوهر علی است


 

ف فصیح و فاضل و فخر عرب میر عجم

فارس میدان مردی فاتح خیبر علی است


 

ق قلب عالم امكان قسیم خلد و نار

قاضی روز قیامت خواجه‌ی قنبر علی است


 

ك كنز علم ماكان و علوم مایكون

كاشف سر و علن از اكبر و اصغر علی است


 

ل لطفش شامل احوال كل ما خلق

لازم التعظیم شاه معدلت گستر علی است


 

م ممدوح صحف موصوف تورات و زبور

مصحف انجیل را مصداق و المصدر علی است


 

ن نظام نه فلك از نام نیكش وز جمال

نور بخش مهر و ماه و انجم و اختر علی است


 

و واجب منزلت ممكن نما والا گهر

واقف از ماوقع و از ما وقع یك سر علی است


 

هـ هوالهادی المضلین فی الصراط المستقیم

هر چه بهتر خوانمش صد بار از آن بهتر علی است


 

ی یدالله فوق ایدیهم یكی از مدح او

یك سر از یا تا الف هر حرف را مضمر علی است

 

آدم و نوح و سلیمان و خلیل بی‌خلل

موسی با اقتدار و عیسی با فر علی است

جان علی جانان علی ظاهر علی باطن علی

می علی مینا علی ساقی علی ساغر علی است

گویی ار مدح علی دیگر چه غم داری صغیر

یاور خلق جهانی گر ترا یاور علی است


 

محمدحسین صغیر اصفهانی


مطلب ارسالی از یک دوست

علی کیست ؟ مولای مردان مرد
همان چهره پوشیده ی شب نورد
همان مرد در گریه کردن خموش
همان خسته ی نان و خرما به دوش
همانی که از کوچه های غریب
می آید پی ذکر امن یجیب
همانی که از هیبت نام او
بلرزد زمین زیر هر گام او
همانی که گر عشق را جان دهد
دلم سر به کوه و بیابان نهد
پیشاپیش میلاد حضرت امیر (ع) را به شما وخانواده ی محترم تبریک عرض میکنم.
روزتان سبز ،روزگارتان خوش، دلتان همنشین آب و آینه و همیشه هاتون قشنگ وجاری!
یا عشق یا علی! باتقدیم احترام/ امیر سیفی

امام علی علیه السلام

 

تولد و نسب
علی ابن ابیطالب، امام اول تشیع و داماد، پسرعمو و برادر دینی پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم است. کنیه اش "ابوالحسن" است و القاب مختلفی همچون امیر المومنین دارد. امام علی چهارمین خلیفه اسلامی است. امام علی در روز جمعه سیزدهم رجب سال سی ام پس از عام الفیل (ده سال قبل از بعثت محمد) در مکه، در داخل کعبه به دنیا آمد. هیچ کس قبل از او و بعد از او، در این خانه خدا تولد نیافته است و این نشانگر موهبت و احترام و توجه خاص خداوند به وجود علی و بیانگر مقام بسیار ارجمند اوست. حضرت علی نخستین فرزند خانواده هاشمی است که پدر و مادر او هر دو فرزند هاشم هستند. پدرش ابوطالب فرزند عبدالمطلب فرزند هاشم است و مادر او فاطمه بنت اسد فرزند هاشم می باشد. خاندان هاشمی از لحاظ فضائل اخلاقی و صفات عالیه انسانی در قبیله قریش و در دیگر طوایف عرب، زبانزد خاص و عام بوده است. فتوت، مروت، شجاعت و بسیاری از فضایل دیگر اختصاص به بنی هاشم داشته است. تمام این فضیلتها در مرتبه عالی در وجود حضرت علی موجود بوده است.

فاطمه بنت اسد به هنگام درد زایمان راه مسجدالحرام را در پیش گرفت و خود را به دیوار کعبه نزدیک ساخت و چنین گفت: خداوندا! به تو و پیامبران و کتابهایی که از طرف تو نازل شده اند و نیز به سخن جدم حضرت ابراهیم علیه السلام سازنده این خانه ایمان راسخ دارم. پرودگارا! به پاس احترام کسی که این خانه را ساخت، و به حق کودکی که در رحم من است، تولد این کودک را بر من آسان فرما! لحظه ای نگذشت که دیوار جنوب شرقی کعبه در برابر دیدگان عباس ابن عبدالمطلب و یزید بن تعف شکافته شد. فاطمه وارد کعبه شد و دیوار به هم پیوست. فاطمه تا سه روز در شریفترین مکان مهمان خدا بود و نوزاد خویش را سه روز پس از سیزدهم رجب سال سی ام عام الفیل، به دنیا آورد. سپس از همان شکاف دیوار که دوباره گشوده شده بود بیرون آمد و گفت: "پیامی از غیب شنیدم که نامش را "علی" بگذار."

دوران کودکی
حضرت علی تا سه سالگی نزد پدر و مادرش بسر برد و از آنجا که خداوند می خواست ایشان به کمالات بیشتری نائل آید، پیامبر اکرم وی را از بدو تولد تحت تربیت غیر مستقیم خود قرار داد. تا آنکه، خشکسالی عجیبی در مکه واقع شد. ابوطالب عموی پیامبر، با چند فرزند با هزینه سنگین زندگی روبرو شد. رسول اکرم پس از مشورت با عموی خود عباس توافق کردند که هر یک از آنان فرزندی از ابوطالب را به نزد خود ببرند تا گشایشی در کار ابوطالب باشد. عباس، جعفربن ابیطالب را و پیامبر علی را به خانه خود بردند. به این طریق حضرت علی به طور کامل در کنار پیامبر قرار گرفت. علی آنچنان با پیامبر همراه بود که هرگاه پیامبر از شهر خارج می شد و به کوه و بیابان می رفت او را نیز همراه خود می برد.

بعثت پیامبر و اسلام آوردن امام علی
از فضایل حضرت علی این است که او نخستین فرد ایمان آورنده به پیامبر می باشد. پیامبر اولین بار برای اعضای خانواده اش (که علی هم جزو آنها شمرده می شد) دعوتش را آشکار کرد و علی اولین مردی بود که پس از دعوت خصوصی محمد به دین اسلام گروید. وی به همراه حضرت خدیجه علیهاسلام نخستین مسلمانان به شمار می روند.

حضرت علی ( ع ) نخستین یاور پیامبر ( ص )
پس از وحی خدا و برگزیده شدن حضرت محمد به پیامبری و سه سال دعوت مخفیانه، سرانجام پیک وحی فرا رسید و فرمان دعوت همگانی داده شد. در این میان تنها حضرت علی مجری طرحهای پیامبر در دعوت الهی وی و تنها همراه و دلسوز آن حضرت در ضیافتی بود که وی برای آشناکردن خویشاوندانش با اسلام و دعوتشان به دین خدا ترتیب داد. در همین ضیافت پیامبر از حاضران سؤال کرد: چه کسی از شما مرا در این راه کمک می کند تا برادر و وصی و نماینده من در میان شما باشد؟ فقط علی پاسخ داد: ای پیامبر خدا! من تو را در این راه یاری می کنم. پیامبر بعد از سه بار تکرار سؤال و شنیدن همان جواب فرمود: ای خویشاوندان و بستگان من، بدانید که علی برادر و وصی و خلیفه پس از من در میان شماست. از افتخارات دیگر حضرت علی این است که با شجاعت کامل برای خنثی کردن توطئه مشرکان مبنی بر قتل رسول خدا در بستر ایشان خوابید تا پیامبر بتواند بگریزد و به این ترتیب زمینه هجرت پیامبر به مدینه را آماده ساخت.

حضرت علی بعد از هجرت به مدینه
در دوران پس از هجرت امام علی به مدینه به دو نمونه از فضایل وی اشاره می کنیم:
1 - جانبازی و فداکاری در میدان جهاد :
حضور وی در 26 غزوه از 27 غزوه پیامبر و شرکت در سریه های مختلف از افتخارات و فضایل آن حضرت است.

2 - ضبط و کتابت وحی و قرآن کریم
کتابت وحی و تنظیم بسیاری از اسناد تاریخی و سیاسی و نوشتن نامه های تبلیغی و دعوتی از کارهای حساس و پرارج امام بود. ایشان آیات قرآن چه مکی و چه مدنی، را ضبط می کرد. به همین علت است که وی را از کاتبان وحی و حافظان قرآن به شمار می آورند. در این دوران بود که پیامبر فرمان اخوت و برادری مسلمانان را صادر فرمود و با حضرت علی پیمان برادری و اخوت بست و به حضرت علی فرمود: "تو برادر من در این جهان و سرای دیگر هستی. به خدایی که مرا به حق برانگیخته است، تو را به برادری خود انتخاب می کنم، اخوتی که دامنه آن هر دو جهان را فرا گیرد."

ازدواج امام علی با حضرت فاطمه زهرا علیهاسلام
عمر ابن خطاب و ابوبکر پس ازمشورت با سعد ابن معاذ رئیس قبیله اوس دریافتند جز علی کسی شایستگی زهرا را ندارد. لذا هنگامی که علی در میان نخلهای باغ یکی از انصار مشغول آبیاری بود موضوع را با وی در میان نهادند و ایشان فرمود: دختر پیامبر مورد میل و علاقه من است. سپس به سوی خانه رسول به راه افتاد. وقتی به حضور رسول اکرم رسید، عظمت محضر پیامبر مانع از آن شد که سخنی بگوید تا اینکه رسول اکرم علت رجوع ایشان را جویا شد و حضرت علی با تکیه به فضایل و تقوا و سوابق درخشان خود در اسلام فرمود: "آیا صلاح می دانید که فاطمه را در عقد من درآورید؟" پیامبر موافقت خود را با این ازدواج اعلام کرد و پس از موافقت حضرت زهرا، آن حضرت به دامادی رسول اکرم نائل آمد و با حضرت زهرا ازدواج کرد. خانه آنها در خانه ای کنار خانه پیامبر قرار داشت.

حضور در صحنه های مختلف و یاری پیامبر اسلام
امام علی در مواقع مختلف و خطیر یاور پیامبر بود. وی یکی از موثرترین جنگاوران سپاه اسلام بود و در تمامی جنگ های پیامبر به جز جنگ تبوک ایشان را همراهی کرد. در جنگ احد و جنگ حنین که سپاه مسلمانان شکست خورد و گریخت، از معدود افرادی بود که با پیامبر باقی ماند و از جان او دفاع کرد. در جنگ خندق قهرمان عرب عمرو ابن عبدود را شکست داد. در جنگ خیبر سپاه اسلام به فرماندهی او قلعه های مستحکم خیبر را فتح کرد. همچنین در واقعه برائت از مشرکین، پیامبر سورهٔ توبه را به وسیلهٔ او به مکیان ابلاغ کرد. در ماجرای فتح مکه نیز پرچم اسلام به دست او بود و با شعار امروز روز مرحمت است وارد مکه شد، سپس با پیامبر وارد خانهٔ کعبه شد و بر دوش او رفت و بت ها را شکست.

غدیر خم
پیامبر بعد از اتمام مراسم حج در آخرین سال عمر پربرکتش در راه برگشت در محلی به نام غدیرخم در نزدیکی جحفه دستور توقف داد، زیرا پیک وحی فرمان داده بود که پیامبر باید رسالتش را به اتمام برساند. پس از نماز ظهر، پیامبر بر بالای منبری از جهاز شتران رفت و فرمود: "ای مردم! نزدیک است که من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. درباره من چه فکر می کنید؟" مردم گفتند: " گواهی می دهیم که تو آیین خدا را تبلیغ می کردی. " پیامبر فرمود: " آیا شما گواهی نمی دهید که جز خدای یگانه، خدایی نیست و محمد بنده خدا و پیامبر اوست؟ " مردم گفتند: " آری، گواهی می دهیم. " سپس پیامبر دست حضرت علی را بالا گرفت و فرمود: " ای مردم! در نزد مؤمنان سزاوارتر از خودشان کیست؟ " مردم گفتند: " خداوند و پیامبر او بهتر می دانند. " سپس پیامبر فرمود: " ای مردم! هر کس من مولا و رهبر او هستم، علی هم مولا و رهبر اوست. " و این جمله را سه بار تکرار فرمودند. بعد مردم این انتخاب را به حضرت علی تبریک گفتند و با وی بیعت نمودند.

حضرت علی بعد از رحلت رسول اکرم
پس از رحلت رسول اکرم به علت شرایط خاصی که بوجود آمده بود، حضرت علی از صحنه اجتماع کناره گرفت و سکوت اختیار کرد. نه در جهادی شرکت می کرد و نه در اجتماع به طور رسمی سخن می گفت. شمشیر در نیام کرد و به وظایف فردی و سازندگی افراد می پرداخت. علت این بود که امت اسلام درباره امامت علی از همان روز مرگ محمد اختلاف داشتند. گروهی از اصحاب پیامبر شامل همه بنی هاشم و سلمان فارسی، عمار یاسر، ابوذر، مقداد، خزیمة بن ثابت (ذوالشهادتین)، ابوایوب انصاری، جابر ابن عبدالله انصاری، ابوسعید خدری و زبیر معتقد بودند که علی «خلیفهٔ رسول خدا» و «امام برحق» است. اما دیگران به مخالفت با وی پرداختند و سرانجام طی شورای سقیفه بنی ساعده ابوبکر به خلافت پس از پیامبر رسید. در طی خلافت ابوبکر و عمر و عثمان، امام علی همواره به آنها مشورت می داد، تا جایی که عمر بارها گفت «اگر علی نبود عمر هلاک شده بود». در شورای شش نفره امام علی حاضر نشد پیشنهاد عبدالرحمن ابن عوف را بپذیرد که گفته بود به شرطی با علی بیعت می کند که بر اساس کتاب خدا، سنت پیامبر و سنت دو خلیفه اول عمل کند و تاکید کرده بود، که تنها بر اساس کتاب خدا و سنت پیامبر عمل می کند. امام در حمله ناراضیان مسلمان به دارالخلافه در پایان حکومت عثمان تا حد توان در حفاظت از دارالخلافه کوشید و تلاش کرد که جان عثمان حفظ شود. فعالیتهای امام در این دوران به طور خلاصه اینگونه است:
1 - عبادت خدا
2 - تفسیر قرآن و حل مسائل دینی و فتوای حکم حوادثی که در طول 23سال زندگی پیامبر مشابه نداشت.
3 - پاسخ به پرسشهای دانشمندان ملل و شهرهای دیگر.
4 - بیان حکم بسیاری از رویدادهای نوظهور که در اسلام سابقه نداشت.
5 - حل مسائل هنگامی که دستگاه خلافت در مسائل سیاسی و پاره ای از مشکلات با بن بست روبرو می شد.
6 - تربیت و پرورش گروهی که از ضمیر پاک و روح آماده، برای سیر و سلوک برخوردار هستند.
7 - کار و کوشش برای تامین زندگی بسیاری از بینوایان و درماندگان تا آنجا که با دست خویش باغ احداث می کرد و قنات استخراج می نمود و سپس آنها را در راه خدا وقف می نمود.

دوران خلافت علی
امام علی پس از کشته شدن عثمان خلیفهٔ سوم توسط خیل مسلمانانی که به او هجوم آورده بودند به خلافت برگزیده شد. وی بار دیگر بیت المال را به تساوی بین عموم مسلمانان تقسیم کرد و دست آزمندان را از دارالخلافه مسلمانان کوتاه کرد. پایتخت او ابتدا شهر مدینه بود. عده ای از یاران گذشته او و پیامبر مانند طلحه و زبیر توقع حکومت بصره و کوفه را از علی داشتند که با مخالفت او روبرو شدند. آن ها به تشویق مروان ابن حکم به همراه عایشه دختر ابوبکر و از همسران پیامبر به مخالفت با وی پرداختند. این تحریکات باعث رخداد نبرد بصره شد که چون عایشه بر شتری سرخ مو سوار بود جنگ جمل نام گرفت. امام علی در این جنگ پیروز گشت و مرکز خلافت خود را از مدینه به کوفه تغییر داد. پس از آن با مهمترین دعوی دار خلافت یعنی معاویه پسر ابوسفیان که از طایفهٔ بنی امیه بود و با او دشمنی داشت و برای خود در سوریه حکومتی پرقدرت برپا کرده بود به مخالفت پرداخت. معاویه کشته شدن عثمان را بهانه قرار داده و از علی خواست که قاتلین عثمان را به وی تحویل دهد. امام علی هم اعلام کرد قاتلین عثمان پیش وی نیستند و با خلیفه گری معاویه مخالفت کرد. معاویه پیراهن خونین عثمان را بهانهٔ شورشی بر علیه علی کرد و جنگ صفین را به راه انداخت. پس از ۱۱۰ روز جنگ سرانجام کار به داوری گذاشته شد و عمرو ابن عاص که از حکم سوی معاویه بود با فریب ابوموسی اشعری اعلام کردند معاویه خلیفهٔ مسلمانان است. این امر موجب شورش گروهی از سپاهیان علی شد. این گروه خوارج نام گرفتند. علی ابتدا آن ها را به صحبت فرا خواند، ولی پس از آنکه خوارج قاصدین او را کشتند، به جنگ با آنان پرداخت و در جنگ نهروان تار و مار کرد؛ به گونه ای که جایگاه خود را به سیستان بردند.

شهادت
بعد از جنگ نهروان و سرکوب خوارج، برخی از خوارج از جمله عبدالرحمان بن ملجم مرادی معروف به ابن ملجم، و برک بن عبدالله تمیمی و عمرو بن بکر تمیمی در یکی از شبها گرد هم آمدند و اوضاع آن روز و خونریزی ها و جنگهای داخلی را بررسی کردند و از نهروان و کشتگان خود یاد کردند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که باعث این خونریزی و برادرکشی حضرت علی، معاویه و عمروعاص است و اگر این سه نفر از میان برداشته شوند، مسلمانان تکلیف خود را خواهند دانست. سپس با هم پیمان بستند که هر یک از آنان متعهد کشتن یکی از سه نفر گردد. ابن ملجم متعهد قتل امام علی ( ع ) شد و در شب نوزدهم ماه رمضان همراه چند نفر در مسجد کوفه نشستند. آن شب حضرت علی در خانه دخترش مهمان بود و از واقعه صبح با خبر بود. وقتی موضوع را با دخترش در میان نهاد، ام کلثوم گفت: فردا جعده را به مسجد بفرستید. حضرت علی ( ع ) فرمود: از قضای الهی نمی توان گریخت. آنگاه کمربند خود را محکم بست و در حالی که این دو بیت را زمزمه می کرد عازم مسجد شد:

کمر خود را برای مرگ محکم ببند، زیرا مرگ تو را ملاقات خواهد کرد.
و از مرگ آنگاه که به سرای تو درآید، جزع و فریاد مکن

ابن ملجم در حالی که حضرت علی در سجده بود، ضربتی بر فرق مبارک آن حضرت وارد ساخت؛ به گونه ای که خون از سر حضرتش در محراب جاری شد. در این حال حضرت فرمود: "فزت و رب الکعبه" به خدای کعبه سوگند که رستگار شدم. سپس آیه 55 سوره طه را تلاوت فرمود: «شما را از خاک آفریدیم و در آن بازتان می گردانیم و بار دیگر از آن بیرونتان می آوریم». امام علی در واپسین لحظات زندگی نیز به فکر صلاح و سعادت مردم بود و به فرزندان و بستگان و تمام مسلمانان چنین وصیت فرمود: "شما را به پرهیزکاری سفارش می کنم و به اینکه کارهای خود را منظم کنید و اینکه همواره در فکر اصلاح بین مسلمانان باشید. یتیمان را فراموش نکنید، حقوق همسایگان را مراعات کنید. قرآن را برنامه ی عملی خود قرار دهید. نماز را بسیار گرامی بدارید که ستون دین شماست. حضرت علی سرانجام در 21 ماه رمضان به شهادت رسید و در نجف به خاک سپرده شد.

ویژگی ها
امام علی در سخنوری و ادبیات چیره بود، به طوری که وابستگان بنی امیه علی رغم لعن وی، گفتارش را از حفظ می کردند، تا بیانشان شیوا شود. همچنین مجموعه گفتارها و نوشتارهای شیوا و ادیبانه وی توسط سید رضی در کتابی به نام نهج البلاغه جمع آوری شده است. علاوه بر آن مجموعه روایات وی در کتاب غرر الحکم جمع شده است. ادبای عرب کلام او را شیواترین کلام بعد از قرآن می دانند. بین مسلمانان مقام عرفانی، علم، شجاعت، عدالت، کمک به بینوایان و ساده زیستی علی مورد ستایش قرار گرفته است. از میان مسلمانان غیر شیعه ابن ابی الحدید به شرح نهج البلاغه پرداخته است. علاوه بر آن مسیحیانی نظیر جرج جرداق نویسنده کتاب «امام علی صدای عدالت انسانی» او را ستوده و درباره او گفته اند: «علی به سبب شدت دادگری اش در محراب کشته شد».

 
 
 
 
 
 
 
 
دانشنامه تبیان
دانشنامه ویکی پدیا (بخش فارسی)
 
 
 
 
 
 

قرائت هاي زيباي قراني


عبدالباسط عبدالصمد

محمد صديق المنشاوي

مشاري العفاسي

أحمد العجمي

سعد الغامدي

سعود الشريم

صلاح البدير

عبدالرحمن السديس

عبدالرشيد صوفي

عبدالله عواد الجهني

علي الحذيفي

محمد أيوب

محمد جبريل

محمود خليل الحصري

ناصر القطامي

خالد القحطاني


دل خوش ازآنيم که حج ميرويم - حتما بخونید





دل خوش از آنيم که حج ميرويم
غافل از آنيم که کج ميرويم

کعبه به ديدار خدا ميرويم   
او که همينجاست کجا ميرويم

حج بخدا جز به دل پاک نيست
شستن غم از دل غمناک نيست 


صبح به صبح در پي مکر و فريب
شب همه شب گريه و امن يجيب

 



 








  

طبق آمار بانک جهاني در سال 2008 درآمد کشور عربستان از توريسم يا به زبان ساده از : دکان زيارت مسلمين خانه کعبه معادل مبلغ 29.865.000.000.-دلار يا قريب سي ميليلرد دلار بوده است.
زائرين ايراني که بصورت تمتع ويا عمره در همان سال به مکه رفته اند  1.937.000 نفر بوده اند که مجموعا مبلغ 4.879.000..000 دلار يا بعبارتي قريب به مبلغ پنج ميليارد دلار درآمد تقديم اقتصاد پادشاهان عربستان کرده اند و در ميان تمام کشورهاي اسلامي مقام اول را به خود اختصاص داده اند. نظر باينکه هواپيمائي جمهوري اسلامي قدرت جابجائي اينهمه زائر را نداشته است شرکت هواپيمائي عربستان قريب به 54 درصد از زائران ايراني را به خود اختصاص داده است....طبق گزارش مقامات ديپلماتيک ايران در سال 2008 ماموران کشور عربستان بدترين و توهين آميز ترين رفتار را با زوار ايراني داشته اند و ايران از لحاظ توهين ماموران  عربستان مقام اول را به خود اختصاص داده است. علماي عربستان در همان سال فتوي صادر کرده اند که ايرانيان شيعه کافر هستند.طبق يک گزارش ديپلماتيک ديگر زائران ايراني ناخواسته ترين و منفورترين خارجي ها در عربستان محسوب مي شده اند.


با يک حساب سرانگشتي بوسيله پولي که ايرانيان سالانه به عربستان (دشمن شيعه ايراني) تقديم مي کنند مي توان تعداد 170.000 مسکن روستائي احداث کرد...

يا ميتوان 714.286 فرصت شغلي کشاورزي يا 200.000 فرصت شغلي صنعتي براي جوانان ايجاد کرد

يا ميتوان10.000.000.000 متر مربع ساختمان مدرسه و ورزشي در کشور ايجاد کرد

ويا ميتوان با پول حجاج دوسال يک پالايشگاه سوپر مدرن با ظرفيت 75000 بشکه احداث کرد

ويا با پول پنج سال حجاج ميتوان ايران را به صادر کننده بنزين مبدل ساخت و ديگر براي واردات بنزين محتاج اعراب نبود....اما افسوس که با پول حجاج ايراني قمارخانه هاي فرانسه توسط شاهزادگان عربستان که انحصار بيزنس حج را در اختيار دارند آباد ميشود.....و تا رسيدن ايرانيان مسلمان به مرحله فکرکردن در بهينه هزينه کردن پول براي نزديکي به خدا راه بسيار درازي در پيش است

جملات انرژی بخش از اندیشمندان

 

 جملات انرژی بخش از اندیشمندان

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


معیار واقعی بودن تصمیم، آن است که دست به عمل بزنیم. آنتونی رابینز

اجازه نده ترس تو را فلج سازد. مارک فیشر

افرادی که از ریسک کردن میترسند، به جایی نمیرسند.
مارک فیشر

نشاط، آزادی مطلق است. تو حرکت به بالا را آغاز میکنی؛ نشاط به تو بال می دهد تا با آن پرواز کنی.
اشو


منشا همه بیماریها در فکر است.
ژوزف مورفی

رحمت خداوند ممکن است تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
آنتونی رابینز


چنانچه نیک اندیش باشید خیر و خوشی به دنبالش خواهد آمد.
ژوزف مورفی

افراد موفق هیچ وقت اجازه نمیدهند که شرایط آزارشان دهد.
مارک فیشر


افرادی که زمان را در انتظار شرایط عالی از دست میدهند هرگز موفق نمیشوند.
مارک فیشر

اعمال ثابت ما سرنوشت ما را تعیین میکند.
آنتونی رابیتز


تولد و مرگ اجتناب ناپذیرند، فاصله این دو را زندگی كنیم.
سانتابان

هنگامی که تخیلات و منطق در ضدیت با هم قرار بگیرند، تخیلات پیروز میشوند.
مارک فیشر


وقتی که هدف روشنی داشته باشیم احساس روشنی به ما دست میدهد.
آنتونی رابینز

ترس را از خود بران و با خود بگو من با نیروی شعور خود قدرت انجام هر کاری را دارم.
ژوزف مورفی


هر واقعه ای در آغاز به صورت رویا است.
کارل سندبرگ

هر کس از قدرت انتخاب برخوردار است پس سلامتی و شادی را انتخاب کند.
ژوزف مورفی


قانون زندگی، قانون باور است.
ژوزف مورفی

اعتقادات ما اعمال افکار و احساسات ما را شکل میدهد.
آنتونی رابینز


با هر تصمیمی تغییری تازه در زندگی آغاز میکنید.
آنتونی رابینز

برای شروع باید باور داشته باشی که میتوانی، سپس با اشتیاق شروع کنی.
مارک فیشر


اگر نمیدانی به کجا میروی به هیچ کجا نخواهی رسید.
مارک فیشر

سعی نكنیم بهتر یا بدتر از دیگران باشیم، بكوشیم نسبت به خودمان بهترین باشیم.
ماركوس گداویر


نبوغ در سادگی نهفته است.
مونزارت

این روشنی هدف است که به شما نیرو میبخشد.
آنتونی رابینز


در زندگی شکست وجود ندارد بلکه فقط نتیجه موجود است.
آنتونی رابینز

تمام کسانی که ثروتمند شده اند باور داشته اند که میتوانند ثروتمند شوند.
مارک فیشر


باور به طور خود بخود به اجرا در می آید.
ژوزف مورفی

نه موفقیت و نه شکست یک شبه ایجاد نمیشود.
آنتونی رابینز


به ضمیر باطن خود به صورت یک هوش زنده و یک یار موافق بنگرید.
ژوزف مورفی

ترس باعث میشود تا بسیاری از مردم به رویاهایشان نرسند.
مارک فیشر


شجاعت واقعی زمانی است كه شخصی بتواند از اعماق مشكلات و بدبختی ها به زندگی لبخند بزند.
ناپلئون

زندگی دقیقا به ما آن چیزی را میدهد که به دنبالش هستیم.
مارک فیشر


نباید مطالب غلطی که از گذشته در ذهن ما برنامه ریزی شده اند حال و آینده ما را تباه کنند.
آنتونی رابینز

آرزوهای هر فرد موجب شکل گرفتن و بقای افکار او میشود.
هراکلیتوس


اندیشه هایتان را عوض کنید تا سرنوشتتان عوض شود.
ژوزف مورفی

زندگی آماده است تا بسیار بیشتر از آنچه تصورش را میکنید به ما آسایش بدهد.
مارک فیشر


كسی رو كه دوستش داری، چند وقت یكبار بهش یادآوری كن، تا فراموش نكنه قلبی براش می‌تپه.
شكسپیر

تنها کسانی میتوانند کارهای بزرگی انجام دهند که به قدرت ذهن ایمان دارند.
مارک فیشر


ضمیر باطن شما سازنده بدن شماست و میتواند شما را درمان کند.
ژوزف مورفی

همه رویاهای ما می توانند محقق شوند، مشروط بر اینکه ما شجاعت دنبال کردن آنها را داشته باشیم.
والت دیسنی


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

بیشتر مردم خودخواه و خودپرستند، تو اما آنها را ببخش.
اگر صمیمی و مهربان باشی، تو را به انگیزه های دیگر متهم می کنند، تو اما صمیمی و مهربان بمان.
اگر شریف و صادق باشی فریبت می دهند، تو اما هنوز هم شریف و صادق بمان.
آنچه سالها ساخته ای را یکشبه ویران می کنند، تو اما باز هم بیافرین و بساز.
هر چه امروز خوبی کنی، فردا فراموش می کنند، تو اما همواره خوبی کن.
اگر بهترین پاره های جانت را به جهان ببخشی، هرگز کافی نیفتد، تو اما بهترین پاره های جانت را ببخش ...
اینست حقیقت آرمانهای یک زندگی. زیرا فقط همین است که به جا می ماند!


نبــرد رستم و جومونگ

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

نبــرد رستم و جومونگ


با اینکه جومونگ و دار و دستش دیر زمانی بود که از این مملکت رخت بربسته بودند و خبری ازشون نبود، کم و بیش می دیدیم که سی دی دی وی دی های جومونگ داره تو دست و بال یه عده جومونگیسم می چرخه. البته کسی هم مانع رونق بازار این اسطوره ی چشم بادومی ها نشد ولی از اونجا که میگن دست بالای دست بسیاره، اخیرا در خبرها آمده است که پس از پخش سریال "افسانه جومونگ" و استقبال فراوان بینندگان ایرانی (منظور همون جومونگیسم هاست) از این مجموعه خارجی (کره ای الاصل) برای مدتی پخش سریال‌های كره‌ای از تلویزیون ایران متوقف بود (خب الحمدلله) كه با پخش "امپراطوری بادها" (همون سری دوم جومونگ یا نوه جومونگ خودمون) كه ادامه سریال "افسانه جومونگ" محسوب می‌شود، (اونم با 36 قسمت) بار دیگر این روند در تلویزیون ایران از سر گرفته می‌شود (خدا بخیر کنه) یعنی جومونگیسم ها اینقدر آه و ناله کردند تا با وساطت صدا و سیما و مسئولین ذیربط شبکه 3 دوباره جناب جومونگ برگشت تا در جمعه های هر هفته شاهزاده موهیول و شاهزاده یئون و شاهزاده دو جین و تسو و یوری و هیاپ و یئو و ملكه میو و سوریو و نالگا و گوچو ، بشن مایه ی دلخوشی جومونگیسم های پرو پا قرص این مملکت ...

خب، باز هم گلی به جمال این جومونگیسم ها که اینقدر دعاشون زود مستجاب شد حتما هم که اولین قسمتش رو دیروز (20 فروردین) دیدند و از پخش مکرر تکرارهاش هم اصلا جای نگرانی نیست!
ولی یادم افتاد که این شعر (که چه عرض کنم شاید هم معر) رو براتون بگذارم چون چیزی تو سبک و مایه های "رزم رستم و اسفندیار" سروده شده که ضمن اینکه نمیدونم شاعر باذوقش کیه ولی یاد رستم و شاهنامه رو که مطمئن نیستم، ولی اقلا خاطرات جومونگ رو دوباره زنده می کنه و علاوه بر اینکه دل تمام جومونگیسم ها رو بذوق میاره امیدوارم برای شماها هم جالب باشه ... البته آخرش کمی آنتى فمنیستیه ولی مطمئنم خانمهای محترم گروه بخاطر طنز بودن، قضیه رو زیاد جدی نمیگیرن


کنون رزم جومونگ و رستم شنو، دگرها شنیدستی این هم شنو


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به رستم چنین گفت اون جومونگ!
ندارم ز امثال تو هیچ باک
که گر گنده ای من ز تو برترم
اگر تو یلی من ز تو یلترم

رستم انگار بهش برخورد، یهو قاطی کرد و گفت:

منم مرد مردان ایران زمین
ز مادر نزادست چون من چنین
تو ای جوجه با این قد و هیکلت
برو تا نخورده است گرز بر سرت

جومونگ چشماشو اونطوری گشاد کرد و گفت:

تو را هیچ کس بین ایرانیان
نمی داندت چیست نام و نشان
ولی نام جومونگ و سوسانو را
همه میشناسند در هر مکان
تو جز گنده بودن به چی دلخوشی
بیا عکس من را به پوستر ببین
ببین تی وی ات را که من سوژشم
ببین حال میدن در جراید به من
منم سانگ ایل گوکه نامدار
ز من گنده تر نامده در جهان
تو در پیش من مور هم نیستی
کانال 3 رو دیدی؟ کور که نیستی

در اینحال رستم پهلوان، لوتی نباخت و شروع به رجز خوانی کرد:

چنین گفت رستم به این مرد جنگ
جومونگا ! تویی دشمنم بی درنـگ
چنان بر تنت کـــوبم ایـــن نعلبکی
که دیگر نخواهی تو سوپ، آبــکی
مگـــر تو نـــدانی که مـن کیستم؟
من آن (تسو) سوسولت! نیستم
منم رستم، آن شیر ایــران زمین
(بویو) کوچک است در نگاهم همین

بعد از رجز خوانی رستم پهلوان، جومونگ از پشت تپه ای که آنجا پنهان شده بود آمد:

جومونگ آمد از پشت تل سیاه
کنارش(یوها) مــادر بی گنـاه!
بگفت:هین! منم آن جومونگ رشید
هم اینک صدایت به گوشــم رسید
(سوسانو) هماره بود همسرم
دهــم من به فرمان او این سرم
چون او گفته با تو نجنگم رواست
دگر هر چه گویم به او بر هواست!

و بعد از حرفهای جومونگ درد دل رستم آغاز گردید:

و این شد که رستم سخن تازه کرد
که حرف دلش گفت (پس کو نبرد؟!)
بگفت ای جومونگا که حرف دل است
که زن ها گـــرفتند اوضــاع به دست
که ما پهلوانیم و این است حالمان
که دادار باید رسد بر دل این و آن!

و اینچنین شد که دو پهلوان همدیگر را در آغوش گرفتند و بر حال خود گریه سر دادند:

بگذار تا بگرییم چون ابر در بهــــــاران
کز سنگ ناله خیزد بر حال ما جوانان!


نگین دعای شرف شمس

روز 19 فروردین روز شرف الشمس را فراموش نکنید

شکل ذکر شرف الشمس به چه نحوی است؟



دعای شرف الشمس در ساعت خاص خود بر پشت سنگ نوشته شده است.

نگین بصورت بیضی ومربع میباشد همراه با سنگ ماه تولد


 






این شکل :

که شرف الشمس نامیده می شود در کتاب «جنه الوافیه» مشهور به «مصباح کفعمی» آمده است (مصباح کفعمی کتابی نسبتا" معتبر در ادعیه است).
گفتنی است که مرحوم کفعمی، سند معتبری برای این مطلب ذکر نکرده و تنها گفته است : این حروف شکل اسم اعظم است . بعد در حاشیه کتاب می گوید: در بعضی از کتاب های علمای شیعه دیدم که این شکل از امیرالمؤمنین (ع) نقل شده است . به نظر می رسد بیان چنین نقلی محکم نیست ; چون سند این روایت تا امیرالمؤمنین (ع) ذکر نشده است . مرحوم شیخ بهایی هم همین شکل را در کتاب «سر المستتر» با اندکی تغییر آورده است.
البته در کتاب های یاد شده این شکل به «شرف الشمس» نامیده نشده است و احتمالا تشخیص اساتید علم ختوم و اذکار این بوده که این شکل در شرف شمس - که نوزدهم فروردین ماه است - نوشته شود که ساعت خوبی است و باعث تأثیر بیشتر این شکل خواهد بود. برای نوشتن این شکل یا حک آن بر روی انگشتر، در نوزدهم فروردین سند مکتوبی یافت نشد; اما از برخی بزرگان (مثل مرحوم کشمیری) این مطلب شنیده شده است.
در کتاب «هزار و یک نکته»، نکته 977، تألیف آیت الله حسن زاده آملی نیز مطالبی راجع به این شکل آمده است.

از سنگ شرف الشمس برای : چشم زخم ، گشایش امور ،برآورده شدن آرزوها ،افزایش رزق و روزی استفاده می گردد.
یک نکته دیگر آنکه

تأثیر در بدن

عقیق برای بیماری ها و ناتوانیها ی چشمی بسیار موثر است و همچنین دارویی تقویتی برای دستگاههای تولید مثل می باشد و در واقع از روح جدید حمایت می کند : زیرا در دوران بار داری بسیار تأثیر برنگیز است . می توانیم از این سنگ برای درمان سردردها ، گرفتگیهای عضلانی و دردهای پشت استفاده کنیم . برای معالجه بیماری های صرع ، کلیه ، روده ، پروستات، احتقاق و ورم ها نیز می توانیم از آن کمک گیریم . سنگ عقیق ریه ها ، معده ، کبد و مغز را تقویت می کند و محرکی برای دستگاه گوارش است و بیان و سخنوری را تسهیل می کند

اثر بر روح وروان

ارتعاشات این سنگ انسداد و موانع درونی را از بین می برد و انرژی منفی را از ما دور می کند . توصیه می شود آن را در آپارتمانها بکار برید تا نیروی منفی بدور باشید

نشان طالع بینی

عقیق به نشانه گاو نر و عقرب اختصاص دارد

محل چاکرا

این سنگ برای چاکرای خارجی به کا رمی رود که بهتر است از عقیق نارنجی استفاده شود

خصوصیات

در مواقع خستگی و کوفتگی چشمها می توانید از قطعه ای عقیق بر روی پلکهایتان به مدت 10 الی 20 دقیقه در روز استفاده کنید

وقسمت های خواص جادویی ازمتون انگلیسی معتبر ترجمه شده است.
شرف الشمس همان عقیق زرد است که در روز مشخصی دعا نویسی می شود

جهت وسعت رزق و روزی

وزن : 5 گرم

عقیق : سنگ خوش شانسی و برکت



موثر در بیماریها و ناتوانیهای چشمی
معالج بیماریهای صرع٬ کلیه٬ روده٬ پروستات٬ سردردها ٬گرفتگی های عضلانی و دردهای پشت
تقویت کننده ریه٬ معده٬ کبد٬ مغز و دستگاه گوارش
نیروهای منفی را دور میکند و بیان و سخنوری را تسهیل میکند
تقویت کننده تمرکز
ایجاد کننده تعادل درونی

نگین زیبا و کمیاب شرف الشمس


این نگین ضمن اینکه از عقیق اصل تهیه میشود مزیت دیگری هم دارد وآن موجب شده تا هم کمیاب وهم پرطرفدار باشد وآن طلسمی است که روایات فراوانی دال بر اسم اعظم بودن آن متواتر آمده است .این نقوش فقط در نوزده فروردین ماه هرسال که به روز شرف الشمس معروف است در ساعات محدودی وبا آداب مخصوص آن بر عقیق اصل حک میشود .اگر خارج از این ساعات حک شود خاصیت های لازم را نداشته وبی اثر خواهد بود .چون این نگین ها را توسط اساتید انگشت شماری حک میشوند ودر این ساعات منحصر بفرد تنها تعداد بسیار محدودی را میتوانند تهیه نمایند کمیابی و پرطرفداری اش را موجب میشود.مشابه این نگین در بازار یافت میشود ولی در بموقع نوشته شدن آن تردید های فراوان وجود دارد وقیمت بسیار اندک آن در بازار موید اصیل نبودن آن است. شرف الشمس های تقدیمی ما توسط یکی از سادات با دقت وظرافت و با توجه به آداب وزمان حک شده است در روایات بسیار معتبر از اولیاء آن را دارای خاصیت های ذیل ذکر نموده اند وبه تجربه بر دارندگانش به اثبات رسیده است این نگین اگر بصورت انگشتری ویا گردنبند در آید وبه همراه باشد تاثیر وصف ناپذیری در :
گشایش امور ومشکلات . باز شدن ابواب رزق وروزی .غزت ومقام رفیع یافتن .حفاظت از شر بلایا ودشمنان .حفاظت اموال .حفاظت در مقابل بد گویان زبان بند .بخت گشای بسیار موثر.
جلب محبت واحترام ومجذوب نمودن افراد .

احادیث معتبردر فضیلت انواع انگشتر و عطر

امام صادق (ع): انگشتر عقیق در دست کنید که مبارک است و صاحب آن عاقبتش به خیر و نیکی باشد.

:پیامبر (ص هر که انگشتر عقیق در دست داشته باشد حاجتش بر آورده می شود


:امام صادق (ع) انگشتر عقیق باعث ایمنی در سفر است .

امام صادق(ع): هر که انگشتر عقیق در دست داشته باشد پریشان نشود و عاقبت کارش ا لبته نیکو باشد .

پیامبر اکرم) ص): انگشتر عقیق در دست کنید مادامی که آدم آن را با خود داشته باشد اندوهی به او نمی رسد.

امام علی (ع): دو رکعت نماز با انگشتر عقیق بهتر است از هزار رکعت که با آن نباشد .

علی بن موسی رضا (ع): انگشتر یاقوت در دست کنید که پریشانی را برطرف می کند.

امام موسی کاظم(ع): انگشتر زرد در دست کنید که موجب آسانی است و درآن هیچ دشواری نباشد .

امام رضا (ع): انگشتر " زبر جد " در دست داشتن فقر را بتوانگری بدل میکند و هر که انگشتری یاقوت زرد در دست کند فقیر نشود.

پیامبر (ص) : خداوند عالمیان می فرماید که من شرم دارم از دستی که بسوی من بلند شود به دعا و در آن انگشتر فیروزه باشد پس او را نا امید بر گردانم .

امام صادق(ع): هر که انگشتر فیروزه در دست کند دستش فقیر نشود.

امام صادق (ع): بد نمی دانم در دست کردن انگشتر حدید را وقتی که به دیدن کسی رود که از او ترسد از اهل شر برای آنکه شر او ساکن می شود و انگشتر حدید شیاطین را دور می کند و بدرستیکه هر کسی که انگشتر " در " در دست کند با نظر کردن به آن خداوند زیارت یا حج یا عمره در نامه عمل او بنویسد که ثوابش ثواب پیامبران و صالحان باشد .

امام صادق (ع) : حق تعالی زینت و اظهار نعمت را دوست می دارد و ترک رینت و اظهار بد حالی را دشمن و دوست می دارد که اثر نعمت را در بنده خود بیند به اینکه خود را خوشبو دارد و خانه را نیکو کند.

امام صادق (ع) : نماز کسی که خوشبو باشد بهتر است از هفتاد نماز که بی بوی خوش باشد.

پیامبر اکرم (ص): بوی خوش را ترک نکنید که ملائکه بوی خوش را می بویند و در هر روز جمعه البته ترک مکن و هر چه صرف نمایی در بوی خوش اسراف نیست .

امام صادق (ع): هر که در هر روز بوی خوش بر خود بمالد تا شب عقلش با او باشد .

منقولست که امام علی(ع) چها رانگشتر در دست می کردند . انگشتر یاقوت برای شرافت و زینتش . فیروزه برای نصرت و یاریش . حدید برای قوتش و عقیق برای حرز و دفع دشمنان و بلا ها
منبع : حلیه المتقین . علامه مجلسی . انتشارات پیمان . چاپ ششم . 1382 . صفحات 28 تا 32




 دعای شرف الشمس در ساعت خاص خود بر پشت سنگ نوشته شده است.

عجب قدرتی داره این سنگ بخوان استفاده خوبی میبری

 

چاکرای اول: مراکز انرژی . سنگها و بیماریها
پایه ستون فقرات، محل ورود پرانا (انرژی حیات انسان).
رنگ: قرمز، نشانه زندگی، قوت، نیروی حیات و طبیعت فیزیکی است. طبیعت رنگ قرمز با آتش و خشم مرتبط است.
تمام سنگهای قرمز: مرجان، یاقوت کبود، سنگ یشم، بلادستون.
خواص درمانی:
1- بهبود کم خونی (از جمله   لاغری، فقر غذایی، سرمازدگی).
2- غش.

 

 

چاکرا ی دوم:
پایین شکم، مرتبط با طحال و دستگاه تولید مثل.
رنگ: نارنجی، نشانه غلبه بر خشم و کنترل بر خویشتن است.
تمام سنگهای نارنجی: کارنلین (عقیق قرمز)، اُپال آتشین (یشم و عقیق آتشین)، یشم نارنجی.
خواص درمانی:
تنظیم هضم غذا و گردش خون.

 

چاکرای سوم:
ناف و سولر پلکسوس، مرتبط با دستگاه گوارش و غده ی فوق کلیوی.
 رنگ: زرد، نشانه ذهن، هوش، فهم، درایت زیاد، عقل و ذهنیت است و در ارتباط با احساسات و قدرت فردی  می باشد.
تمام سنگهای زرد و طلایی: توپاز (یاقوت زرد)، سیترین، کهربا.
 خواص درمانی:
1- در شرایطی که سیستم عصبی آسیب پذیر می شود و انرژی مربوط به سولر پلکسوس از تعادل خارج می گردد، می تواند متعادل کننده باشد.
2-  در بیماری دیابت (مرض قند).
3- یبوست.
4- اگر کسی به طور غیر عادی لاغر باشد (یعنی اشعه قرمز را زیاد جذب می کند) رنگ زرد این شرایط را در سیستم فیزیکی بدن خنثی می کند.
5- اگر کسی بیش از حد چاق باشد (رنگ آبی را زیاد جذب می کند) رنگ زرد آن را خنثی می کند.

 

چاکرای چهارم:
قلب، عشق الهی، جوهر هستی، دستگاه گردش خون، سیستم لنفاوی و سیستم ایمنی.
رنگ: سبز، نشانه هارمونی (هماهنگی)، همدردی، خلاقیت، سلامت و فراوانی است.
تمامی سنگهای سبز: زمرد، تورمالین سبز، مالاکایتو، جید، کرایزوپریز، دایوپتز، پریدات، اون تورین، عقیق خزه ای، یشم سبز.
در طیف رنگی، رنگ سبز در حد میانه است. سه رنگ اول (قرمز، نارنجی و زرد) مربوط به جنبه های فیزیکی و سه رنگ آبی، نیلی و بنفش مربوط به جنبه های ذهنی و روانی می باشند.
خواص درمانی:
1- تنظیم دستگاه گردش خون، فشار خون و قلب.
2- تمدد اعصاب و شارژ انرژی حیاتی.
3-  هر کس که محتاج انرژی است کمک می کند.

 

 


 

کلمات و دفعات تکرار در جمع آيات قرآن مجيد


دنيا (يکی ازنام های زندگی): ١١۵، آخرت (نامی برای زندگی پس از اين جهان): ١١۵
ملائکه:    ٨٨     ،     شياطين: ٨٨
زندگی:     ١۴۵  ،          مرگ: ١۴۵
سود: ۵٠          ،          زيان: ۵٠
ملت (مردم):۵٠،      پيامبران: ۵٠
 
ابليس(پادشاه شياطين): ١١    ،       پناه جوئی از شرّ ابليس: ١١
مصيبت:  ٧۵       ،         شکر: ٧۵
صدقه: ٧٣          ،     رضايت: ٧٣
فريب خوردگان (گمراه شدگان):  ١٧  ،     مردگان (مردم مرده): ١٧
مسلمين: ۴١       ،      جهاد : ۴١
طلا: ٨          ،   زندگی راحت: ٨
جادو: ۶٠       ،              فتنه: ۶٠
زکات: ٣٢       ،            برکت: ٣٢
ذهن : ۴٩      ،                 نور: ۴٩
زبان: ٢۵        ،      موعظه (گفتار، اندرز): ٢۵
آرزو:   ٨         ،              ترس: ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی): ١٨     ،       تبليغ کردن: ١٨
سختی: ١١۴       ،         صبر: ١١۴
محمد (صلوات الله عليه):  ۴   ،   شريعت (آموزه های حضرت محمد (ص)): ۴
مرد: ٢۴             ،            زن: ٢۴


 

و نيز جالب خواهد بود به دفعاتی که کلمات زير در قرآن ظاهر شده اند نگاهی داشته باشيم:
نماز: ۵
ماه: ١٢
روز: ٣۶۵
 

دريا : ٣٢ ، زمين (خشکی): ١٣
دريا  +  خشکی  = ٣٢+ ۴۵ = ١٣
 دريا = % 71..11=45/(32)

 خشکی =  % 28.89=45/(13)
 =١٠٠% دريا ( ٧١.11 %) + خشکی( (28.89%
دانش بشری به تازگی اثبات نموده که آب ٧١٫١١١ % و خشکی ٢٨٫٨٨٩ % از کره زمين را فراگرفته است.

آيا می توان گفت که اين ها همه بر حسب اتفاق در قرآن مجيد آمده است؟
============ ========= ========= ========= ========= ===
پاسخ بی اختيار در ذهن خواهد درخشيد
خداوند قادر مطلق اين همه را بر پيامبر (ص) در قالب قرآن،

راستی چــرا چنین است ؟!


راستی چــرا چنین است ؟!

فقط لطفــا با اندکی حوصله بخوانید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

چــرا، برای یه آدرس اینترنتی به جای یك دبیلیو، سه تا دبیلیو قرار دادند؟!

چــرا، ساعتها در صف دریافت چند پاكت شیرسوبسیدی می ایستیم، آنهم با تفاوت قیمتی ناچیز با شیر آزاد، ولی تحمل یك ثانیه دیر حركت كردن راننده جلویمان را پشت چراغ راهنمایی نداریم؟!

چــرا، در رستوران برای پرداخت صورت حساب بشدت تعارف می كنیم تا جایی كه ممكن است كار به نزاع بكشد، ولی در اولین فرصت میهمانمان را متهم به گدا صفتی می كنیم؟!

چــرا، غربی ها سالها تلاش می كنند و خودرو طراحی می كنند، ولی ما آنرا، با حذف تعدادی از امکانات و تجهیزات جانبی، ساده میسازیم و می فروشیم؟!

چــرا، غربی ها به قانون احترام می گذارند، ولی ما از قانون می گریزیم؟!

چــرا، در غرب هنگامی كه مدارس تعطیل میشوند دانش آموزان ناراحت می شوند، اما در ایران دانش آموزان از شادی كیف هایشان را به هوا پرت می كنند؟!

چــرا، غربی ها به دانشگاه می روند تا دانش بیاموزند، ولی ما میرویم كه مدرك بگیریم؟!

چــرا، غربی ها كارها را به شیوه علمی انجام میدهند، اما ما به شیوه استاد كاری و كدخدا منشی؟!

چــرا، در ایران فارغ التحصیلان مدیریت و علوم سیاسی غالبا" بیكارند، اما در عوض سیاستمداران و مدیران كشور همه پزشك، مهندس، روحانی و یا بنحوی كارشناسان رشته های دیگرند؟!

چــرا، آخرین ورژن نرم افزارها را بلافاصله روی رایانه هایمان نصب می كنیم ولی هرگز به دنبال استفاده از آن قابلیت جدید نیستیم؟!

چــرا، غربی ها خدمت نظام وظیفه را امری ملی و مقدس می دانند، ولی ما آنرا زور گویی تا جائیکه در قدیم عوام به خدمت نظام وظیفه می گفتند "اجباری"؟!

چــرا، اگر كسی به "ناموسمان" نگاهی چپ بیندازد می خواهیم شكمش را پاره كنیم، اما براحتی ناموس دیگران را ورانداز میكنیم؟!

چــرا، از قالب كردن اجناس قلابی و مواد فاسد به دیگران لذت می بریم؟!

چــرا، غالبا" تخیل را به تفكر ترجیح می دهیم؟!

چــرا، معمولا به دستور پزشك تمام دارویمان را مصرف نمی كنیم و به مجردی كه "احساس" بهبودی كردیم مصرف دارو را قطع می كنیم؟!

چــرا، جراحان ایران بر خلاف تعرفه های رسمی مبلغ كلانی از بیمار جداگانه دریافت می كنند؟!

چــرا، تقریبا" پنجاه سال است كه تیراژ كتاب های غیر درسی در ایران بین 2000 تا 3500 باقیمانده است. راستی مگر جمعیت ایران در این مدت ثابت بوده است؟!

چــرا، اكثر تعمیرگاه ها و مغازه دارها پیاده رو و خیابان را محل كسب و كار خود می دانند و مامور شهرداری هم مدام بدنبال جریمه برای "سد معبر" است؟!

چــرا، بخشی از فضای منزل را به مبل و میز نهار خوری اختصاص میدهیم ولی روی زمین می نشینیم و توی سفره غذا می خوریم؟!

چــرا، سالها اشیاء دست دوم منزل را در انبار نگه می داریم و از آنها استفاده نمی كنیم، ولی حاضر به بخشیدن آن به افراد مستحق نیستیم؟!

چــرا، در هر شرایطی منافع شخصی را به منافع جمع ترجیح میدهیم؟!

چــرا، یك عمر از ترس نداری با فلاکت زندگی می كنیم؟!

چــرا، برآیند كار دو نفر همیشه كمتر از دو است؟!

چــرا، بسیاری از مردم وقتی دستگاهی را می خرند قبل از خواندن دستور كاربری آن، آنرا روشن و با سعی و خطا سعی می كنند طرز كار آنرا یاد بگیرند و انگار مشغول "كشف" طرز كار آن هستند؟!

چــرا، با طناب مفت حاضریم خود را دار بزنیم؟!

چــرا، اگر پزشكی به ما داروی زیاد ندهد یا اگر هیچ دارویی ندهد، می گوییم بی سواد است و دیگر به او مراجعه نمی كنیم؟!

چــرا، هر كجا صف است فكر می كنیم خیرات است؟!

چــرا، فكر می كنیم مالیات پول زور است، ولی هنگامی كه خودرو ما به چاله های خیابان می افتد به دولت ناسزا می گوییم؟!

چــرا، هنگامی كه پلیس ما را جریمه می كند او را نامرد خطاب می كنیم، ولی رانندگان متخلف دیگر را ناسزا گفته و سراغ پلیس را می گیریم؟!

چــرا، بسیاری از مردم به هنگام گردشگری دوست دارند میوه های روی درخت باغ های دیگران را بچینند، در حالیكه مقدار زیادی میوه همراه خود دارند؟!

چــرا، به بدبینی بیش از خوش بینی تمایل داریم؟!

چــرا، حجم غذا برای اغلب ایرانی ها مهم تر از كیفیت آن است؟!

چــرا، ده ها سال است كه در آشپزی ایرانی تحولی پیدا نشده؟!

چــرا، بیشتر نواقص را می بینیم، ولی در رفع نواقص ناتوانیم؟!

چــرا، در میهمانی ها، ظاهر سازی جای واقعیت را می گیرد؟!

چــرا، منافع زود گذر را به منافع پایداری كه دیرتر بدست آید ترجیح می دهیم؟!

چــرا، در هر كاری اظهار فضل می كنیم و از گفتن نمی دانم شرم داریم؟!

چــرا، كلمه "من" را بیش از "ما" بكار می بریم؟!

چــرا، در شهرها خسارتی كه چاله ها و دست اندازها به خودروها وارد میكنند چند هزار برابر هزینه رفع آنها است ولی مدتها آنها را بحال خود رها می كنند؟!

چــرا، دریچه نگهداری خطوط تلفن، پنجره های فاضلاب و امثالهم همیشه یا پائین تر و یا بالاتر از سطح آسفالت خیابان است؟!

چــرا، غالبا" مهارت را به دانش ترجیح میدهیم؟!

چــرا، بیشتر در گذشته بسر میبریم تا جایی كه آینده را فراموش می كنیم؟!

چــرا، عقب افتادگیمان را بگردن كشورهای قدرتمند و توطئه آنها می اندازیم، ولی برای جبران آن قدمی بر نمی داریم؟!

چــرا، دائما" دیگران را نصیحت می كنیم، ولی خودمان به آنها عمل نمی كنیم؟!

چــرا، هنگامیكه به هدفمان نمی رسیم آنرا به حساب نصیب و قسمت یا سرنوشت و بدبیاری می گذاریم ولی هرگز به تجزیه و تحلیل علل آن نمی پردازیم؟!

چــرا، همیشه آخرین تصمیم را در دقیقه نود می گیریم؟!

چــرا، در ایران موتورسیكلت خودرو خانوادگی است و می شود تا شش نفر هم سوار آن بشوند؟!

چــرا، تقریبا" تمام اختراع ها و اكتشاف های دنیا بدست غربی ها انجام شده است، ولی ما در آن سهمی نداریم؟!

چــرا، هنر در ایران در حدی بسیار سطحی باقی مانده و به ساحت زیبائی شناسی ارتقاء نیافته است، ولی در غرب زیبائی شناسی خود دانشی عظیم شده و در طیفی وسیع رشد كرده است؟!

چــرا، با وجود اینكه می دانیم اغلب برندگان جوایز المپیاد های دانش سر از خارج در می آورند ولی كاری نمی كنیم و همچنان به برنده شدن افتخار می كنیم؟!

چــرا، اعداد، علم جبر، باروت و شاید خیلی چیزهای دیگر را ما شرقی ها خلق كردیم، ولی غربی ها استفاده وسیعی كردند، و ما در همان ابتدای كار ماندیم؟!

چــرا، غربی ها سالها تلاش می كنند و نرم افزار تهیه می كنند ولی ما حاضر بخرید رسمی آن نیستیم و در عوض قفل آنرا می شكنیم و به این كار خود افتخار هم میكنیم؟!

چــرا، در ایران به مجردی كه كمی برف می آید بلافاصله مدارس تعطیل می گردد، حتما" در كانادا، روسیه و كشور سوئد مدارس بیشتر سال تعطیل است؟!

چــرا، کادوهای عروسی رو یه روز بعد از عروسی (پاتختی) می دن؟!

چــرا، وقتی داماد می رقصه بهش پول می دن؟ مگه داماد رقاصه؟!

چــرا، وقتی یکی میمیره مشکی می پوشن؟ چــرا، نارنجی نمی پوشن؟ اگه مشکی رنگ غمه چــرا، اینهمه استفاده میشه؟!

چــرا، موقع پخش صحبتهای رئیس جمهور زیرنویس تبلیغاتی نمی ذارن؟!

چــرا، مردم تو تاکسی راجع به سیاست صحبت میکنن؟!

چــرا، مردها هرزگی رو دوست دارن؟!

چــرا، وقتی به تقاطع می رسن بجای ترمز رو گاز فشار میارن؟!

چــرا، گرانترین ظروف منزل را برای نمایش در ویترین می گذاریم و هرگز از آنها استفاده نمی كنیم؟!

چــرا، ما اساسا" قادر به تئوریزاسیون پدیدارها نیستیم و طریقه كشف قانونمندی های طبیعت را نمی دانیم، ولی غربی ها بنیاد تفكرشان بر این اساس شكل گرفته است؟!

چــرا، یك ایرانی در كانادا یا آمریكا به سرعت پیشرفت می كند، ولی هموطنان او در ایران در حال درجا زدن هستند؟!

چــرا، غربی ها اطلاعات متعارف خود را روی شبكه اینترنت در دسترس عموم قرار می دهند، ولی ما آنها را برداشته و از همكارمان پنهان میكنیم؟!

چــرا، به مرده هایمان بیش از زنده هایمان احترام می گذاریم؟!

چــرا، مهم ترین اكتشافات باستانی ما بدست غربی ها انجام گرفته است؟!

چــرا، غربی ها ما را بهتر از خودمان می شناسند؟!

چــرا، معماری ساختمان هایمان از داخل دل می برند و از بیرون زهره؟!

چــرا، اگر بهترین سیستم تهویه را در محل كارمان داشته باشیم و بیرون از ساختمان هوا بشدت آلوده باشد، باز پنجره اطاق كارمان را باز میكنیم؟!

چــرا، در ایران كوزه گر از كوزه شكسته آب می خورد؟!

چــرا، به مراسم عزاداری بدون دعوت می رویم، ولی برای مراسم عروسی باید دعوتمان كنند؟!

چــرا، در ایران اغلب خانم ها یك لباس را دو بار در مهمانی تكرار شده ای نمی پوشند؟!

چــرا، در ایران اغلب خانم ها پول خرج كردن شوهرشان را برای آنها، دلیل علاقه می دانند؟!

چــرا، در ایران اغلب خانم ها به هنگام راه رفتن در محل های عمومی رفتار طبیعی ندارند و طوری وانمود می كنند كه همه نگاه ها متوجه آنها است؟!

چــرا، اغلب خانم های ایرانی اضافه وزن دارند، ولی در مهمانی ها تظاهر به رژیم لاغری می كنند؟!

چــرا، در غرب دختران جوان آرایش نمی كنند و آرایش خاص پیر زنها است، ولی در ایران عكس این جریان دارد؟!

چــرا، در غرب كارمندان بعد از بازنشستگی به گشت و گذار می پردازند، ولی در ایران گوشه نشین و افسرده می شوند؟!

چــرا، در ایران، خودروهای چهل پنجاه سال پیش را استفاده می كنند، ولی در غرب هر خودرو بعد از معمولا" پنج سال به قبرستان می رود؟!

چــرا، صبر می كنیم تا وسیله مورد استفاده مان خراب شود بعد به فكر رفع نقص آن می افتیم، در حالیكه در دستورالعمل نگهداری آن قید شده كه بعد از گذشت زمان معینی باید مورد بازدید قرار بگیرد؟!

چــرا، فكر میكنیم با صدقه دادن خود را در مقابل اقدامات نابخردانه مان بیمه می كنیم؟!

چــرا، عده ای جنس ارزان و با كیفیت پایین را به جنس گران و با كیفیت بالا ترجیح می دهند؟!

چــرا، به هنگام مدیریت در سازمانی زور را به درایت ترجیح می دهیم؟!

چــرا، پزشک های ما مدارك تحصیلی خود را قاب می كنند و در مطب روی دیوار در معرض دید عموم قرار می دهند؟!

چــرا، وقتی پای استدلالمان می لنگد با فریاد می خواهیم طرف مقابل را قانع كنیم؟!

چــرا، در اغلب خانواده ها فرزندان باید از والدین "حساب" ببرند، به جای اینكه به آنها احترام بگذارند؟!

چــرا، می گوئیم مرغ همسایه غاز است؟!

چــرا، انتقاد پذیر نیستیم و فكر می كنیم كسی كه عیب ما را به ما بگوید بدخواه ما است؟!

چــرا، چشم دیدن افراد برتر از خودمان را نداریم؟!

چــرا، فرصت و تحمل شنیدن دو کلمه حرف حساب را نداریم؟!

چــرا، بارون که میاد، ترافیک میشه؟!

چــرا، تو خونه ۴٠ متری ال سی دی ۵٢ اینچی میذارن؟!

چــرا، به هرکی مسن تره بیشتر اعتماد می کنن؟!

چــرا، از در که میخوان رد بشن تعارف میکنن ولی سر تقاطع به هم رحم نمیکنن؟!

چــرا، از تو ماشین پوست پرتغال می ریزن بیرون؟!

چــرا، تو اتوبان وقتی به ماشین جلویی می رسند چراغ میدن؟!

چــرا، قبل از ازدواج دنبال پول طرف مقابلن نه اخلاقش؟!

چــرا، بعد از ازدواج دنبال اخلاق طرف مقابلن نه پولش؟!

چــرا، همه دوست دارن از این کشور برن؟!

چــرا، اونهایی که رفتن می خوان برگردن؟!

چــرا، روز پدر همه لباس زیر کادو می خرند؟!

چــرا، مردها روز زن فقط طلا و ادکلن کادو می خرند؟!

چــرا، جوونا فیلم زیاد می بینن ولی کتاب نمی خونن؟!

چــرا، اونهایی که زبانشون خوبه هم فیلم رو با زیرنویس نگاه میکنن؟!

چــرا، باجناقها هیچوقت از همدیگه خوششون نمیاد؟!

چــرا، زنها بچه برادرشون رو بیشتر از بچه خواهرشون دوست دارند؟!

چــرا، پدر دخترها تو خواستگاری کمتر از همه حرف می زنن؟!

چــرا، مراسم ختم ساعت ۴ بعد از ظهر تشکیل میشه؟!

چــرا، وقتی پشت سر یکنفر صحبت میکنن اصلا فکر نمیکنن این غیبته؟!

چــرا، تو مهمونی اگه موز بخورن بی کلاسیه ولی سیب و پرتغال نه؟!

چــرا، وقتی شکلات تعارف میکنن اگه بیشتر از یکی بردارن زشته؟!

چــرا، بند کتونی رو دور مچ پا میبندن ولی بند کفش رو نه؟!

چــرا، بیدار شدن از خواب تو یه صبح ابری یا بارونی براشون خیلی سخته؟!

چــرا، واسه مهاجرت دنبال یه جای خوش آب و هوا می گردن؟!

چــرا، قرارداد کارمندی رو کارفرماها تنظیم میکنن؟!

چــرا، اکثر ماشینها یا سفیدن یا سیاه یا نقره ای؟!

چــرا، نمیشه با کت و شلوار کتونی پوشید؟!

چــرا، ترکها نمیتونن با هم فارسی صحبت کنن؟!

چــرا، خانم ها لوازم آرایش رو روی شصتشون تست میکنن و مثل کرم پشت دستشون نمی زنن؟!

چــرا، خانم ها وقتی رژلب می زنن گردنشون رو به سمت آینه دراز می کنن؟!

چــرا، مردها فرق آرایش 50 هزارتومنی با آرایش 1.5میلیون تومنی رو نمیفهمن؟!

چــرا، قسمت مردانه اتوبوس بزرگتر از قسمت زنانه است؟!

چــرا، تو اتوبان دست انداز میذارن؟!

چــرا، کسی برای صبحونه کسی رو مهمون نمیکنه؟!

چــرا، سر سفره عقد عروس خانم دفعه سوم میگه بله؟!

چــرا، آدمها وقتی عکس میگیرن به یه جای نامعلوم خیره می شن؟!

چــرا، راننده تاکسی ها از همه بدتر رانندگی میکنن؟!

چــرا، با اینکه همه فضولند از فضولی دیگران ناله می کنند؟!

چــرا، بعد از مرور اینهمه چــراها هنوز خسته نشدید؟!

چــرااااااا ...؟! خوشحالم که مقاوم و خستگی ناپذیرید دوستان من!


شــاد باشید و پــایدار و برقــرار


براسني زندگي چيست

 

زندگی یک مشکل است با آن روبرو شو.
زندگی یک معادله است موازنه کن.
زندگی یک معما است آن را حل کن.
زندگی یک تجربه است آن را مرور کن.
زندگی یک مبارزه است قبول کن.
زندگی یک کشتی است با آن دریا نوردی کن.
زندگی یک سوال است آن را جواب بده.
زندگی یک موفقیت است لذت ببر.
زندگی یک بازی است برنده و پیروز شو.
زندگی یک هدیه است آن را دریافت کن.
زندگی دعا است آن را مرتب بخوان.
زندگی درد است آن را تحمل کن.
زندگی یک دوربین است سعی کن با صورت خندان و شاد با آن روبرو بشی .
زندگی هدیه ای است که خدا در هنگام تولد به ما تقدیم می کند.
زندگی آغاز یک راه است بسوی افتخار و سربلندی، یا انحراف و سرافکندگی.
زندگی پرواز است به سوی پیشرفت و روشنایی.
زندگی جوانه زدن است به امید درختی تناور و پر از میوه.
زندگی گرچه یک آغاز است ولی پایان آن نامعلوم و رویایی است.
زندگی یعنی عشق، اراده، امید و توکل.
زندگی مانند پلی است برای نزدیک شدن به خدا.
زندگی به کوه بلندی می ماند آن را فتح کن.
زندگی برای هر انسانی آینه اخوت می باشد.
زندگی شاخه گل است آن را پرپر نکنید.
زندگی را اگر با خدا در نظر بگیری همیشه با عزت و سربلندی همراه خواهد بود.
زندگی زیبایی و لذت بردن از نعمت های الهی است.
زندگی یعنی کمک کردن و یاری دیگران در سخت ترین شرایط که برای آنان پیش می آید.
زندگی دشتی است که سبزه های آن نمایانگر زیبایی اند و دریایش نشان از عمر دارد بلندیهای آن شدائد زندگی است و سرانجام پاییزش فانی بودن این دنیا را به نمایش میگذارد.
زندگی روشن ترین تفسیر خداست.
زندگی گاهواره ای است که لالایی عشق را می سراید.
زندگی زیباست اگر زیبا ببینیم.
زندگی عینی ترین، ملموس ترین و واقعی ترین جلوه حیات است.
زندگی غزلی است که مطلعش تجربه است.
زندگی نهالی است که با صبر بار می دهد.
زندگی اندوخته ای است که زندگان قدرش نشناسند.
زندگی همان است که می اندیشی.
زندگی پازلی از ترکیب همین ثانیه هاست.
زندگی دایره ای است که به شعاع همت فرد رسم شده است.
زندگی سالی است که هزار فصل دارد.
زندگی عملی است که به توان بی نهایت تجربه می شود.
زندگی عمارتی است که سازنده اش سخت کو شانند.
زندگی بهشتی است که تو سازنده ی آنی.
زندگی نارگیلی است که پوشش سخت و درونش شیرین است.
زندگی فیلمی است که کارگردانی اش به دست ماست.
زندگی ماحصل تلاش امروز است.
زندگی فرمانروایی بر سرنوشت است.
زندگی کاشت صداقت، و برداشت موفقیت است.
زندگی لیموناد است، شیرینش را انتخاب کن.
زندگی همین ساعات شیرینی است که سریع می گذرند.
زندگی بالندگی است، پس درنگ مکن.
زندگی نتیجه ای است که از حل معمای ثانیه ها حاصل می گردد.
زندگی تمرین صبوری است.
زندگی زیباترین شاهکار حق در عرصه خلقت است.
زندگی کاشتن ثانیه هاست پس بهترین ثانیه ها را بکار.
زندگی قدر و قیمت توست، غنیمتش شمار.
زندگی عرصه کارزار است، مردانه در آن قدم بگذار.
زندگی یک تعالی به قدر همت است.
زندگی برد و باخت نیست، بردن در عین باختن است.
زندگی الهام است برای آنان که جهت زیستن برانگیخته شده اند.
زندگی بازاری است که متاعش عمر آدمی است.
زندگی ترکیبی از تنوع است، پس متنوع اش ساز.
زندگی شهد گلی است که زنبور زمانه آن را می مکد.
زندگی تئاتری است در حد واقعیت و ما بازیگران واقعی این تئاتر هستیم.
زندگی راه است، ایمان و اندیشه راهنمای آن.
زندگی تكثیر ثروتی است كه نامش محبت است.

و چه زیبا :
مفهوم
زندگی در نهاد خودش نهفته است، زندگی شعله شمعی است در بزم وجود، که به نسیم مژه بر هم زدنی خاموش است ...

و در آخر:
زندگی با همه ناملایمات اش دوست داشتنی است چون هدیه ای از جانب پروردگار است ...


شاد بودن معجزه نمی خواهد


شاد بودن معجزه نمی خواهد

فقط

با شادی سر دعوا نداشته باشید!

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

در دنیایی زندگی می‏کنیم که مملو از نامرادی ها، فقر، خشونت، استرس، رقابت و انواع گوناگونی از غصه و ناراحتی است. این مسائل نگران کننده محیط اطراف ما را در برگرفته‏اند. پس بدیهی است که بخشی از تفکر روزمره ما به این مسائل و مشکلات معطوف شود. اما عقیده منطقی بر این است که رهایی از این شرایط تنها در دست خود انسان‏هاست. در حقیقت این خود انسان‏ها هستند که می‏توانند خود را درگیر مشکلات غمبار زندگی کرده و در عین حال محیط شاد و با طراوتی برای خود ایجاد کنند.

:: تغییر نگرش

این نخستین گام و در عین حال مهمترین بخش از فرآیند شاد کردن محیط زندگی است. بر اساس این استراتژی فرد باید به این نتیجه برسد که از لحاظ روحی و روانی نیز باید خود را آماده پذیرفتن شرایط محیطی جدیدی کند. زمانی که شخص درگیر مسائل مختلف زندگی است و دوست دارد که پذیرای شادی و نشاط باشد، به نوعی درگیر "تغییر" خواهد شد پس آمادگی برای این تغییر شرایط بسیار مهم است. بنابراین پیش از به خواب رفتن، ذهن خود را برای فردایی تازه و گام برداشتن به سوی از بین بردن تک‏ تک موانع در این فرآیند آماده کنید. در این صورت فردا که از خواب برمی‏خیزید بسیار سبک‏تر و با روحیه‏تر خواهید بود.

:: یک لبخند بزرگ به زندگی

یک لبخند بزرگ می‏تواند بهترین نشانه برای یک تفکر و روحیه شاد باشد. این کار نه تنها موجب می‏شود که احساس بهتری داشته باشید، بلکه آهنگ بهتر و شاد‏تری برای ادامه روز و انجام سایر فعالیت‏های روزمره ایجاد می‏کنید. در حقیقت با همین تک لبخند بزرگ می‏توانید به زندگی خود آهنگ دلنشینی ببخشید. از آن گذشته با این کار توجه و علاقه شمار بیشتری از مردم را به سوی خود جلب می‏کنید، افرادی که خود عمدتاً درگیر مسائل زندگی هستند و به دنبال فرار از این شرایط سراغ افرادی نظیر شما را می‏گیرند.

:: مراقب تنبلی فکرتان باشید

این یک خواسته طبیعی برای هر انسانی است که می‏خواهد شادی را در زندگی تجربه کند. سعی کنید همیشه خود را در تیررس دیدگان افراد زیادی ترسیم کنید که حالات و رفتار شما را به صورت لحظه به لحظه دنبال می‏کنند. همیشه از ذهنتان کار بکشید. حتی اگر فرد پیر و بازنشسته‏ای شده‏اید، خود را سرگرم کنید تا همواره بر شمار سلول‏های مغزی‏تان افزوده شود. شطرنج بازی کنید. از انجام بازی‏های ویدئویی لذت ببرید، جدول حل کنید و با فکر کردن و پیدا کردن پاسخی مناسب برای معماهای مختلف، شرایط را برای شاد شدن یا حفظ شادی در زندگی مهیا کنید.

:: نسبت به آنچه دارید شکر گزار باشید

همیشه به آینده و دستیابی به موقعیت‏های برتر در زندگی فکر کنید اما در عین حال از زمان حال و شرایط فعلی خود غافل نشوید. اینگونه با خود فکر کنید که در گذشته به داشتن شرایط فعلی خود غبطه می‏خورید و روزی دوست داشتید که به اینجا برسید. پس اکنون که این شرایط را به دست آورده‏اید، به نوعی در زندگی خود شاد هستید. پس نباید شکرگزاری را فراموش کنید. در این صورت است که از هم اکنون می‏توانید به فردایی بهتر و دستیابی به موقعیت‏های کاری و درآمدزایی مناسب‏تر فکر کنید.

:: و امید به خوش شانس بودن را فراموش نکنید

حتی اگر در بدترین مخمصه‏ها نیز گیر کرده‏اید، اگر فردا باید بدهی سنگینی را پرداخت کنید اما پول کافی ندارید و اگر رویای بزرگی در ذهن دارید اما توانایی دستیابی به آن را ندارید، امیدتان را از دست ندهید. شانس برای آن دسته از افرادی بیشتر پیش می‏آید که امید خود را همواره حفظ می‏کنند.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

عرض تسلیت به یک دوست وهمکار

عزیزان سلام ماه صفر ماهی که زیاد صدفه باید داد و منتظر اتفاقات ناگهانی باشیم دراین ماه من عزیزی را در سانحه تصادف ازدست دادم ونتونستم مطالبی را در وبلاگم بگذارم این عزیز یکی از بهترین شاگردام بود که در سن 18سالگی عمرش داد ومن برای خانوادش صبری جزیل از خداوند خواهانم واز شما دوستان خواستارم تا برایش فاتحه ای قرائت کنید وسلام

اربعین حسینی، جویبار همیشه جاری

نویسنده : - ساعت ۱٠:٠٤ ‎ب.ظ روز پنجشنبه ۱٥ بهمن ۱۳۸۸
 

بسم رب الحسین

با عرض سلام، در آستانه فرا رسیدن اربعین شهادت سید و سالار شهیدان، سرور آزاگان جهان، چهلمین روز وداع خونین حضرت ابا عبدالله الحسین(ع) و یاران باوفایش، به تمامی دوستان اهل دل و ارجمندم در گروه پرشین استار، تسلیت و تعزیت عرض نموده و امیدوارم که سوگواری های یکایک شما عزیزان مورد قبول حضرت حق قرار گیرد.


اربعین حسینی، جویبار همیشه جاری

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

عاشورا، روز شهادت حماسه سازان و اربعین، روز زیارت مرقد عاشورا سازان است. عاشورا، خروش خون حسین(ع) است و اربعین، پژواک این فریاد ظلم شکن است. عاشورا و اربعین، نقطه ابتدا و انتهای عشق نیست؛ بلکه چله عارفانه تشیع سرخ علوی است. عاشورا تا اربعین، نقطه اوج عشق حسینی است و در این چهل روز، حسین(ع) تنها سخن محافل است تا در طول عمر انسان، بهانه بیداری و ظلم‏ستیزی باشد. عاشورا، زمانه خون و ایثار است و اربعین، بهانه تبلیغ و پیمان. در عاشورا، حسین(ع) با تاریخْ سخن گفت و در اربعین، تاریخ پای درس حسین(ع) نشست. عاشورا روز کشت "خون خدا" در کویر جامعه ظلم‏زده است و اربعین، آغاز برداشت نخستین ثمره آن. آری، اربعینْ فرصتی برای اعلام همبستگی با عاشوراست.

هر اربعین حسینی، قاصد حماسه ای ماندگار، پیامدار استعلای ایمان، نشانه‏ای از شکوه عشق، و برگ همیشه سبزی بر درخت هماره سرخ شهادت است. اربعین یک واژه نیست؛ کتابی قطور و پرماجراست. کتابی که گذر زمان و حادثه‏های زمین، هرگز نمی‏تواند نوشته‏های آن را محو کند و البته کهنگی در آن راه ندارد. اربعین، هنرنامه مصوّر آرمان گرایی و حق یاوری است. اربعین، نشانه‏ای بر اعتلای دین و بالندگی زمزمه‏های دعا و تلاوت قرآن در شب عاشورای حسینی است. اربعین، صدای عدالت و صداقت، و شاخه‏های درخت آزادگی است که از خاک کربلا روییده و تا ژرفای روزها و روزگاران ریشه دوانیده است. اربعین، جویبار همیشه جاری و سرخ تاریخ، و جوشش چشمه‏های خون خداوند از چهار سوی عالَم است.

چهل روز متوالى از عاشورا تا اربعین در واقع مراسم دائمی و رسمى اعلام انزجار از ظالمان تاریخ است و در این اعتراض عمومى، امام حسین(ع) سمبل شجاعت، پایمردى و آزادگى و یزید نماینده و مظهر جور و فجور است. در این چهل روز یاد امام حسین(ع) صدرنشین محفل دلهاست و افکار عمومى بیش از هر حادثه مهم دیگرى تحت تاثیر حادثه کربلاست و این فرصت مناسبى است تا مردم، عشق به امام حسین(ع) و کینه و تنفر از قاتلان او را در دل خود بپرورانند و این کینه مقدس را با پوست و گوشت خود و فرزندانشان در آمیزند و عظمت گرمى حماسه عاشورا را به هر عصر و نسلى برسانند و شور عاشورا را هر سال تازه تر از سال گذشته بر پا کنند تا کلاس درس عاشورا هر سال با شکوهتر از سال پیش دائر گردد.

چهل روز گذشت. نه اشک‏ها در چشم دوام آوردند، نه حرف‏ها بر زبان! روایت درد، آسان نیست. خاک‏های بیابان می‏دانند که سیلی آفتاب یعنی چه! تشنگی را باید از ریگ‏های ساحل پرسید تا بگویند آب به چه می‏ارزد؟! هم کوفه از سکوت پر بود و هم شام. تنگ راه‏های شام، انتظار کشیدند تا صدای قدم‏های کسی بگذرد و دریغ! مسلمانان شهر بیگانه‏اند، غریبه‏اند با برادران خویش! حرف‏ها فاسد شده‏اند پشت میله‏ های زندان سینه‏ها. دستی بیرون نمی‏آید که سلامی را پاسخ دهد. فریاد را از قاموس کوفه و شام ربوده‏اند. اراده‏ها را چپاول کرده‏اند. دست‏ها را بریده‏اند. به آدم‏ها یاد داده‏اند خم و راست شوند. کسی نمی‏داند شجاعت چیست و جوانمردی را با کدام قلم می‏نویسند؟ چهل روز گذشت؛ نه از آب خبری شد، نه بابا! آسایش از فراز سرمان پر کشیده بود. چشم‏هایمان به تاریکی خرابه عادت کرده بود. اشک‏هایمان را چهل روز است که نشسته‏ایم! چهل روز است که از پا ننشسته‏ایم. زنجیر بر دست‏هایمان نهادند و در میدان‏های شهر گرداندند؛ غافل که چلچراغ را به دیار شب می‏برند. خواب کودکانمان را آشفتند تا بر مصیبت‏مان بیفزایند؛ غافل که ما صبر را سال‏هاست می‏شناسیم؛ ما صبر را در خانه علی علیه‏السلام آموخته‏ایم.

از دشنه و دشنام کم نگذاشتند. از "گرد و خاک کردن" کم نگذاشتند تا حقیقت پاکی‏مان پوشیده شود؛ ولی چه باک! حقیقت، بی‏نیاز از این گرد و خاک کردن‏هاست. حضرت دوست اگر با ماست، چه باک از این همه دشمنی! زبان‏ها را دستور به سکوت دادند؛ ولی آنچه البته نمی‏پاید، سکوت است. قلب‏ها را نتوانستند باز دارند از اندوه. مغزها را نتوانستند باز دارند از تأمل. خطبه‏های زین العابدین علیه‏السلام قیام کرده بود و قد برافراشته بود در جمعیت تا پیام‏رسان خون تو باشد. طنین شهادت تو، پرده‏ها را لرزاند، ریسمان‏ها را گسیخت و قلب‏ها را گشود؛ چهل روز گذشت. اما چهل سال دیگر و چهارصد سال،... هم بگذرد، صدای "هَل مِن ناصر یَنصُرنی" تو بی‏جواب نخواهد ماند. روزگار اینچنین نخواهد ماند. دولتِ ظالمین پایدار نخواهد ماند. قرن‏ها می‏روند و می‏آیند و میدانی که پرچم گلگونت هم بر زمین نخواهد ماند ای حسین فاطمه!

خواص درماني سنگ‌ها

خواص درماني سنگ‌ها
بسياري از ما هنگام خريد جواهر آلات و سنگ‌هاي زينتي تنها به ظاهر زيباي آنها اهميت مي‌دهيم. در واقع جنبه زينتي آنها براي ما مهم‌تر است. در حالي كه درگذشته افراد بيشتر به خواص سنگ‌ها و ويژگي‌ درماني آنها توجه داشتند. حتي بعضي از مردم به تاثير سنگ‌ها به شانس و اقبال و نحس وشوم بودنشان نيز معتقدند.

امروزه دانشمندان به اين نتيجه رسيده‌اند كه سنگ‌ها داراي خواص مغناطيسي و درماني هستند، به همين دليل از آنها در علوم طبي و صنعت استفاده مي‌كنند.

سازگاري و ناسازگاري سنگ‌ها زماني براي ما آشكار مي‌شود كه از آنها استفاده كنيم. به همين دليل لازم است كه سنگ‌ها را بشناسيم و از آنهايي كه با طبع ماهمخواني دارد، استفاده كنيم. اين مطلب خواص درماني سنگ‌ها را بازگو مي‌كند.

الماس‌

يونانيان معتقدند استفاده از سنگ الماس به صورت گردنبند، تقويت كننده قلب است. همچنين اگر آن را به شكم ببنديد، ناراحتي و مشكلات دستگاه گوارش را دور كرده و عمل هضم را آسان مي‌كند.

ياقوت‌

ياقوت باعث رفع بي‌‌حسي و تنبلي و ضعف و ناتواني مي‌شود. اين سنگ باعث تصفيه خون شده و جريان آن را افزايش مي‌دهد. اگر اين سنگ را به گردن بيندازيد، آرامش بخش خواهد بود.

مرواريد

مرواريد اعصاب را تقويت كرده و نگراني و اضطراب را از بين مي‌برد. اين سنگ بيماري‌هاي معده، قلب و جگر را نيز درمان مي‌كند.

اگر داراي حساسيت‌هاي پوستي و جوش هستيد مي‌توانيد از مرواريد استفاده كنيد؛ البته نبايد خواص اين سنگ را در درمان تهوع، بوي بد دهان و سردرد ناديده گرفت.

كهربا

كهربا در برطرف كردن آلرژي‌ها، التهابات مفاصل، استخوان درد و بيماري‌هاي مزمن نظير رماتيسم، مفيد و سودمند است. اين سنگ باعث آرامش دروني نيز مي‌شود.

زمرد

كساني كه از حالت تعادل رواني خارج مي‌شوند مي‌توانند از اين سنگ استفاده كنند. اين سنگ براي بيماري‌هاي قلب وكليه، كيسه صفرا، دردهاي ستون فقرات و رماتيسم نيز مفيد است.

فيروزه‌

با استفاده از اين سنگ شما مي‌توانيد اعتماد به نفستان را افزايش دهيد. فيروزه عامل شادي و نشاط نيز هست.

اماتيست‌

اماتيست براي رهايي از درد خصوصا دردهاي ناحيه سر و ميگرن و فشارهاي عصبي سودمند است. اين سنگ غدد و هورمون‌ها را تقويت كرد و سوخت و ساز سلولي را افزايش مي‌دهد.

سنگ نمك‌

اين سنگ انرژي‌هاي منفي را دفع مي‌كند و باعث يونيزه كردن هوا مي‌شود. همچنين براي رفع خستگي، افسردگي، ايجاد آرامش و سلامتي نيز كمك كننده است. از سنگ نمك براي مشكلات تنفسي و گرفتگي سينوس‌ها نيز استفاده مي‌شود.

ادامه نوشته

طــــلااز اکتشاف، استخراج، فرآوری،


طــــلا

از اکتشاف، استخراج، فرآوری، استحصال و کاربردها به روایت تصویر


طلا از واژه Jval در زبان سانسكریت، gold در آنگلوساكسون، geolo در انگلیسی قدیم و aurum در لاتین گرفته شده كه همگی به معنای طلا (زرد) می باشند. طلا فلزی زرد رنگ با نماد Au، وزن مخصوص بالا (gr/cm332/19)، جرم اتمی 967/196 و عدد اتمی 79 است. این عنصر دارای سختی 5/2 تا 3، نرم، براق،‌ قابل انعطاف، چكش خوار، شكل پذیر، دارای شکست دندانه ای است. طلای خالص معمولاً حاوی 8 تا 10% نقره و گاهی بیشتر است. با افزایش نقره، رنگ سفید تری ایجاد شده و وزن مخصوص نیز كمتر می‌شود. طلا جزء گروه عناصر آزاد، طبیعی و خالص بوده و فراوانی آن در پوسته زمین در حدود7- 10 × 4 می باشد. طلا پراكندگی بسیار گسترده‌ای دارد. معمولاً در رگه‌های كوارتزدار در سنگ‌های دگرگونی و اسلیتی و یا در ماسه‌ها و آبرفت‌هایی كه از تجزیه سنگ‌های دیگر حاصل می‌شود، وجود دارد. طلا معمولاً به نمونه‌های فلزی دیگر مانند پیریت طلادار وابسته است. طلا نقش خود را به عنوان ذخیره پولی در هر سطحی حفظ كرده است و بانك های مركزی ملل مختلف آن را به عنوان ذخیره پولی نگهداری می كنند.

طلا پس از اکتشاف، جهت استخراج، فرآوری و استحصال از سنگ معدن و یا ماسه‌های طلادار روشهای مختلف و البته طاقت فرسایی را می طلبد که بگونه ای در تصاویر زیر بیان شده است ...


 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ادامه نوشته

عشق یعنی یه پلاک

 

 

عشق یعنی یه پلاک

سلام بربچه های بی پلاك ،سلام برآنانی كه درمیان شعله هایی از جنس آه

سوختند ونه اهل «نان» بودند ونه اهل «نام»
 


التماس دعا


 

عشق یعنی یه پلاک                     که زده بیرون از دل خاک

عشق  یعنی یه شهید                     بالبای تشنه سینه چاک

عشق  یعنی یه پدر                            که شبا بیداره تا سحر

عشق  یعنی یه خبر                                   خبر یه مفقودالاثر 

عشق  یعنی یه پیام                                   تا بقیه الله و قیام

عشق  یعنی یه کلام                                پا به پای فرزند امام

.

در این پست از شهدای گمنام ، آنانی که هیچگاه قلب هایمان فراموششان نخواهد کرد، حتی

با گذر ایام و حتی اگر سختی ها و دوران سیاه بر ما فائق آید ، می نویسیم

 

ویژه نامه شهادت امام سجاد(ع)

 

***

  

منبع:www.emamsajad.jahanpayam.net

السلام علیک یا سید الساجدین (ع)

السلام علیک یا سید الساجدین (ع)

 

 دوراني كه امام سجاد(ع) در آن زندگي مي كرد، همه ارزش هاي ديني دستخوش تحريف و تغيير امويان قرار گرفته بود و احكام اسلامي بازيچه دست افرادي چون ابن زياد، حجاج و عبدالملك بن مروان بود. حجاج عبدالملك را مهم تر و برتر از رسول خدا(ص) مي شمرد و برخلاف نصوص ديني ازمسلمانان جزيه مي گرفت و با اندك تهمت و افترايي مردم را به دست جلادان مي سپرد.
در سايه چنين حكومتي آشكار بود كه تربيت ديني مردم تا چه اندازه تنزل كرده و ارزش هاي جاهلي چگونه احيا شده است(1)؛ به طوري كه دو خطر بزرگ جامعه اسلامي را تهديد مي كرد:
 فرهنگ هاي متنوع بيگانه
 خطر تجمل پرستي


از اين رو لازم بود در زمينه علمي كاري انجام شود تامسلمانان به اصالت فكري و شخصيت قانون گذاري ويژه خود كه از كتاب و سنت در اسلام الهام مي گيرد، واقف گردند. در اينجا ضرورت يك حركت اجتهادي (اطلاع رساني قوي) به نظر مي رسيد تا در چهارچوب تعاليم اسلامي، افق فكري مسلمانان گسترش يابد و بذر اجتهاد و تلاش ازبراي يافتن راه حق در دل آن ها افشانده شود و اين كاري بود كه امام سجاد(ع) بدان دست يافت
خطر دوم ناشي از پيشامد امواج رفاه و آسايش در جامعه اسلامي بود كه عشق سوزاني راكه از ارزش هاي اخلاقي و پيوندهاي روحي در مسلمانان پديد آمده بود را خاموش مي كرد
امام علي بن الحسين(ع) اين خطر را احساس كرد و فهميد كه جامعه دچار انحراف شده و روحيه رفاه طلبي و فساد سياسي و اخلاقي و اجتماعي آن را در محاصره قرار داده و از نظر سياسي هيچ روزنه اي براي تنفس وجود ندارد، بنابراين امام سجاد(ع) توانست از دعا براي بيان بخشي از عقايد خود استفاده كند و بار ديگر تحركي در جامعه براي توجه به معرفت و عبادت و بندگي ايجاد كند. امام(ع) در اين سنگر قدرت بس شگرف تصويرهاي روشني ازجامعه اسلامي و وظيفه مسلمانان را در برابر كفرگويان معين مي كند و مبارزه آنان را با منكرات مطرح مي سازد
دعاي او نشان دهنده اين مطالب است كه در هر حال ولو اين كه همه امكانات مبارزه از يك نفر گرفته شود و به فرض اين كه تنها هم باشد، باز هم مسئوليت تلاش و كوشش از او سلب نمي گردد و بايد از دعا به عنوان حربه مبارزه در راه حق استفاده شود
 

انجيل اهل بيت


صحيفه سجاديه از گنجينه هاي ارزشمند دعاهاي امامان(ع) است كه در بردارنده برخي از دعاهاي حضرت سجاد(ع) است.
صحيفه سجاديه كانوني از معارف بلند الهي در ابواب مختلف است و در يك ارزيابي واقع بينانه مي توان آن را ابزار رساي فرهنگي براي مقابله با هجوم فرهنگي دانست كه خلفاي ناشايست باب آن را گشوده بودند. بي ترديد اگر اين حركت ارزشمند فرهنگي در كنار گستره فرهنگي ديگر امامان نبود، اين مهاجمان فرهنگي اثري از اسلام ناب محمدي(ص) باقي نمي گذارند. اهل دانش اذعان دارند كه كتاب صحيفه سجاديه از نظر جايگاه ارزشي سومين كتابي است كه در صدر اسلام پس از قرآن كريم و نهج البلاغه پديد آمده و مانند نسيم صبا در اطراف و اكناف عالم منتشر شده و از اين رو مردم آن را مورد اهتمام و توجه قرار داده اند. سراسر اين كتاب پر ازحقايقي است كه خداوند سبحان هنگام خلوت آن را بر زبان آن حضرت(ع) روان ساخته است و هر كتاب ديگري كه در اين فن تنظيم يافته از اين كتاب بهره و نصيبي برده است. به طوري كه ديگر دانشمندان كتب ادعيه خود را بر مبناي دعاهاي اين صحيفه به رشته تحرير درآورده اند

دعاهاي صحيفه علاوه بر حسن بلاغت و كمال فصاحت بر عالي ترين مضامين و عبارات و علوم الهي مشتمل است. زيبايي، شكوه وقدرت روحي كه در تعبيرات روح پرور آن به كار رفته و طرق مختلفي كه در اوقات گوناگون در مقام فروتني و توسل در پيشگاه الهي و درود وثنا برخداوند انتخاب شده، خود بالاترين شاهد و دليل است بر اين كه صدور آن از مقام امام معصوم(ع) قطعي است و احدي دست رد و انكار بر آن ننهاده و نام آن شهره آفاق است و فروغش بر اكناف جهان گسترده تا آنجا كه هرگز شك و ترديد در آن راه ندارد وگوهري است از معدن علوم امام سجاد(ع). بنابراين به خاطر جايگاه والايش بزرگان علم و ادب سه نام بر آن گذارده اند كه گوياي جايگاه رفيع اين كتاب عظيم الشأن است: 1- اخت القرآن 2-انجيل اهل بيت(ع) 3- زبور آل محمد(ص)صحيفه سجاديه هر چند سراسر دعا و نيايش است و تمام مطالب آن به عنوان راز و نياز انسان با پروردگار خويش ارائه شده، ولي تأمل و تحقيق در گستره مفاهيم و معارف آن به وضوح نشان مي دهد كه دعاهاي آن فراتر از مناجات هاي فردي و راز و نيازهايي است كه يك انسان در خلوت تنهايي خود و در بحران مشكلات زندگي، با خداي خويش دارد.
مناجات هاي صحيفه در حقيقت نجواي علم و اخلاق و عقيده وسياست است با روح موحدان و مناجاتياني كه در محراب عبادت و ميدان جهاد و صحنه مبارزه با شيطان هاي دروني و بروني حضور دارند
امام سجاد(ع) از محراب نيايش مكتبي سرشار ازآموزش و پرورش پديد آورد و با پست ترين خصلت ها و ارزنده ترين انديشه ها را با لطافت وعطر مناجات درهم آميخته و شيفتگان جمال حق را تا جايگاه شناخت حقايق اوج داده است.
صحيفه مدرسه اي است كه معلم آن امام چهارم(ع) است و اين معلم است كه با اين كتاب جهانيان را در تمام اعصار درس مي دهد و هر كس را در حد توان و قدرتش و به اندازه تكليف و استعدادش به مقامي كه بايد برسد مي رساند. صحيفه درياي پرخروش فيض الهي است كه لؤلؤ و مرجانش از شمار بيرون و اشياي پرقيمتش ازحد شمارش خارج است.
صحيفه آفتاب پر حرارت الهي است كه از مشرق وجود حضرت زين العابدين براي تربيت وجود انسان ها طلوع كرده و تا ابد از فروغ بخشي باز نخواهد ماند
 

هدايت و استراتژي در ارتباطات


تبليغ و رساندن پيام وحي به ژرفاي جان انسان ها و استراتژي در ارتباطات از آشكارترين وظايف هر امام وپيشواي الهي است. امام سجاد(ع) همان مسئوليتي را دارا بود كه اميرالمؤمنين(ع) برعهده داشت. رسالت ها و وظايف امامان در اصل و بنيان با هم برابر است ولي شرايط و مقتضيات زمان و نيازهاي مردم هر عصر متفاوت است. تفاوت شرايط و مقتضيات نمي تواند اصول را جابجا كند و آن ها را از ارزش و اعتبار ساقط نمايد، ولي مي بايد شيوه ها و روش ها را تغيير داد. به عنوان مثال علي بن ابي طالب(ع) وظيفه داشتند تا با ظلم و انحراف مبارزه كند و خلافت به حق خويش را به مردم بشناساند و رهبري امت اسلامي را به سوي نظام عقيدتي، سياسي واخلاقي اسلام ناب برعهده گيرد و همين رسالت ها را حسن بن علي(ع) و حسين بن علي(ع) نيز برعهده داشتند در حالي كه واقعيت اسناد و مدارك تاريخ نشان مي دهد كه هر يك ازاين امامان روش ويژه اي را در ايفاي رسالت و مسئوليت يگانه خود اتخاذ كردند. اين در حالي است كه عقيده و پيام وهدف آن ها كم ترين تمايزي با يكديگر نداشته است.
تاريخ نشان مي دهد كه شيعيان در عصر امامت امام سجاد(ع) با جراحت هاي سنگيني كه از روزگار غصب خلافت وجنگ صفين و نهروان و جمل و روزگار حاكميت معاويه و يزيد و نيز شهادت حسين بن علي(ع) و يارانش بر روح خويش احساس مي كردند، مجالي براي نبردي دوباره با دستگاه اموي نداشتند
.فشارهاي روزافزون دستگاه خلافت و نافرجامي قيام هاي توابين بذر يأس و نااميدي را در روح ها پراكنده بود. در چنين شرايطي امام سجاد(ع) اجازه نداشت كه به طور رسمي و علني مانند امام باقر(ع) و امام صادق(ع) به تعليم و آموزش پيروان خود بپردازد و نه امكان آن را داشت تا مانند علي ابن ابي طالب(ع) قوايي را عليه دستگاه اموي گردآورد. اين دو مشكل در ميدان فرهنگ و سياست و جامعه مي توانست براي مدتي طولاني انديشه و معارف شيعي را مورد غفلت قرار دهد تا آن را به بن بست رسيده، معرفي كند
هنر رهبري در هدايت و تبليغ جامعه اقتضا مي كرد كه استراتژي امام سجاد(ع) در ارتباطات بايد عالي ترين نوع باشد(6) بنابراين روش مبارزه صحيح را انتخاب كرد و آن تشكيل و احداث مركز اطلاع رساني جهاني الهي بود كه بتواند از كانال آن چهره انقلاب كربلا وپيام اسلام الهي را به تصوير بكشد و گفتار امام(ع) در آن فريادي است به همه تاريخ كه در هر شرايط و باه هر شكل و هر امكاني كه در اختيار هست، حرف حق را بايد زد و نهضت و انقلاب را بايد پاسداري كرد ودر هيچ شرايطي اين مسئوليت سلب نخواهد شد.
والسلام

مراسم عاشورا طهران قدیم

عاشورا در طهران قدیم

ashora-dar-tehran

زعفر (جعفر)* جنی

زعفر (جعفر)* جنی

 

به نام خدا

 

   هنگامی که واقعه ی جانسوز کربلا در حال وقوع بود، زعفر جنی که رئیس شیعیان جن بود در بئر ذات العلم ، برای خود مجلس

    عروسی بر پا کرده بود و بزرگان طوایف جن را دعوت نموده و خود بر تخت شادی و عیش نشسته بود.

   همین حال ناگهان متوجه شد که از زیر تختش صدای گریه و زاری  می اید. زعفرجنی گفت :(( کیست که در وقت شادی ، گریه

   می کند؟!)) دراین هنگام دو نفر از جنیان حاضر شدند وزعفر از آنان سبب گریه را پرسید .آنان گفتند : (( ای امیر ! وقتی که ما

    را  به فلان شهر فرستادی ، در  حین رفتن به آن شهر  ، عبور ما به رود فرات افتاد که عربها به آن نواحی نینوا می گویند . 

    ما دیدیم

 

    که درآنجا لشکریان زیادی از انسانها جمع شده ودر حال جنگ هستند .وقتی که نزدیک آنان شدیم ، مشاهده کردیم که حضرت

    حسین بن علی علیه السلام ، پسر همان آقای بزرگواری که ما را مسلمان کرده ، یکه و تنها برنیزه ی بی کسی تکیه داده و به چپ

    وراست خود نگاه می کرد ومی فرمود : ((آیا یاری دهنده ای هست تا ما را یاری دهد ؟!)) و نیز شنیدم که اهل و عیال آن

    بزرگوار ، فریاد العطش العطش بلند کرده بودند . وقتی که این واقعه ناگوار  را مشاهده کردیم فی الفور خود را به بئر ذات العلم

    رساندیم تا شما را خبر نماییم که اکنون پسر رسول خدا (ص) را به شهادت  می رسانند .))

 

   به محض اینکه زعفر جنی این سخنان را شنید ، تاج شاهی را از سر خود بر داشت و لباسهای دامادی را از تن خود خارج کرد و

    طوایف مختلف جن را با سلاحهای آتشین آماده کرد و همگی با عجله به سوی کربلا حرکت نمودند . خود زعفر گفته است

    (( وقتی که ما وارد زمین کربلا شدیم ، دیدیم که چهار فرسخ در چهار فرسخ را لشکریان دشمن فرا گرفته است ، بعلاوه صفهای

    فرشتگان زیادی را دیدیم .

 

   ملک منصور با چندین هزار فرشته ی دیگر یک طرف، ملک نصر با چندین هزار فرشته از  طرف دیگر ، جبرئیل با چندین

    هزار فرشته ی دیگر در آن طرف و در یک طرف دیگر میکائیل با چندین هزار فرشته ی دیگر در آن طرف ، و در یک طرف

    دیگر  اسرافیل ، ملک ریاح ( فرشته بادها ) ، فرشته ی دریاها ، فرشته ی کوهها ، فرشته ی دوزخ و فرشته ی عذاب و... هر

    یک با لشکریان خود منتظر گرفتن اجازه از حضرت بودند . بعلاوه ارواح یکصد و بیست و چهار هزار پیامبر ( علیهم السلام )

    از آدم تا خاتم همه صف کشیده ، مات و متحیر مانده بودند . تمام موجودات و حقیقت کل اشیا در کربلا بودند و همگی گریان . چه

    کربلا و چه غوغائی .خاتم پیامبران ( ص ) آغوش  خود را گشوده و به امام حسین علیه السلام می فرمود: (( پسرم ! عجله کن !

    عجله کن ! به راستی که مشتاق تو هستیم .))

 

   حسین بن علی علیه السلام یکه و تنها در میان میدان  با زخمها و جراحات فراوان ، پیشانی شکسته، با سری مجروح، با سینه ای

    سوزان و با دیده ای گریان ایستاده بود  و در هر نفسی که میکشید  ، از حلقه های زره خون می چکید اما اصلا" توجهی به هیچ

    گروهی از آن فرشتگان نمی کرد به من هم کسی اجازه نمی داد تا خدمت آن حضرت برسم  .

   همانطور که از دور نظاره میکردم و در کار آن حضرت حیران بودم ،ناگهان دیدم که آقا امام حسین  علیه السلام سر غربت از

    نیزه ی بی کسی بلند کرد و با گوشه چشم به من نگاه کرد و اشاره ای فرمود که : ای زعفر ! بیا .در این هنگام   همه فرشتگان

     به سوی من نگاه کردند و مرا اجازه دادند تا نزد حضرت بروم . من خود را خدمت حضرت رساندم و عرض کردم : من با نود

     هزار جن به  یاری شما آمده ام . اگر بخواهی تمام دشمنانت را قبل از اینکه از جای خود حرکت کنی نابود میسازیم .

     حضرت فرمود : ای زعفر زحمت کشیدی ! خدا و رسولش از تو راضی باشند . خدمت تو مورد قبول درگاه حق باشد .

    اما لازم نیست که زحمت  بکشید ،شما برگردید .عرض کردم : قربانت شوم چرا اجازه نمی فرمائید ؟! 

    حضرت فرمود :  خداوند چنین نخواسته است و باید به لقای حضرت دوست برسم  . اگر من در جای خود بمانم  خداوند بوسیله

    چه کسی این مردم  نگون بخت را مورد  امتحان قرار دهد ؟ و چگونه از کردار زشت خود آگاه خواهند شد و..........

 

     جنیان گفتند : ای حبیب خدا و ای فرزند حبیب خدا ! به خدا سوگند اگر اطاعت از تو لازم و مخالفت با تو حرام نبود ، سخنت را

     قبول نمی کردیم  و تمام دشمنانت را پیش از دستیابی به تو از میان می بردیم . حسین بن علی علیه السلام فرمود :

     به خداوند سوگند که ما بر این کار از شما جنیان تواناتریم  ولی باید حجت بر مردم تمام شود  تا (( آنکس که گمراه می شود با

      دلیل گمراه شود و آنکس که هدایت می شود  با دلیل هدایت شود .))

 

   من (زعفر ) به امر آن حضرت مایوسانه برگشتم  .وقتی که ما جنیان به محل خود رسیدیم ، بساط شادی را جمع کرده و اسباب

    عزا را فراهم کردیم . مادرم به من گفت : پسرم چه میکنی ؟! کجا رفته بودی که اینچنین ناراحت بر گشتی ؟!

 

   گفتم :مادر ! پسر آن بزرگواری که ما را مسلمان کرد ، اینک در کربلا در چنان حالی است که من رفتم تا یاریش کنم اما آن

    حضرت اجازه نفرمود و چون امر امام واجب بود ، باز گشتم  .مادرم  وقتی که سخنان را شنید ، گفت : ای فرزند ! تو را عاق

   می کنم . من فردای قیامت در جواب مادرش حضرت فاطمه (س )  چه بگویم ؟! زعفر گفت :

    مادر ! من خیلی آرزو داشتم تا جانم را فدای آن حضرت کنم ولی ایشان اجازه نفرمود . مادرم گفت : ((بیا برویم ، من همراهت

    می آیم . مادرم جلو و من با لشکریانم از پشت سرش ، دوباره به سوی کربلا حرکت کردیم  . )) و هنگامی که به آنجا رسیدم

    از لشکریان کفار صدای تکبیر!!! شنیدم  و چون نگاه کردیم ، دیدیم  که سر مبارک و درخشان آقا امام حسین علیه السلام  بالای

     نیزه است و دود و آتش از خیمه های حرم بلند است . مادرم  خدمت حضرت امام سجاد علیه السلام رسید اجازه خواست تا با

    دشمنان آنان بجنگد  ولی آن حضرت اجازه نداد و فرمود : (( در این سفر همراه ما باشید و در شبها  اطفال ما را مواظبت کنید تا از بالای شتران بر زمین نخورند .))

 

   در نتیجه جنیان اطاعت کردند و تا سرزمین شام با اسیران بودند تا حضرت سجاد علیه السلام  آنان را مرخص فرمود .

   هرساله این واقعه جانسوز و جالب در بخشی از تعزیه شهادت امام حسین(ع) منسوب به تعزیه امام عاشورا به شکل درخور

     توجهی نمایش داده می شود

علیک من به تو باد ای زعفر جنی

رسیده ای به برم با تمام عسگر جنی

 

اگرچه دلم خون شد از شقاوت انسی

قبول درگه حق باد طاعت جنی

 

 ***

زعفر آمد با سپاه بی شمار
در حضور آن ولی کردگار


ایستاد از دور با صد احترام
کرد با سلطان مظلومان سلام


عرض کرد ای خسرو دنیا و دین
بنده ی درگاه ، زعفر را ببین


هست حاضر زعفرت با این سپاه
بهر یاری ای غریب بی پناه


اذن فرما بر سپاه جنیان
تا بگیرند داد تو از کوفیان


لشکر جن هست از جان یاورت
اذن ده گیرند خون اکبرت


این فرات از چه به رویت بسته اند
اهل بیتت از عطش دل خسته اند


اذن ده بر لشکر حق از کرم
تا رسانند آب بر اهل حرم


ذاکرا رو در پناه شاهدین
تا شود نام تو تاج الذاکرین

 

 

http://ali136. blogfa.com/ post-350. aspx منبع

بحارالانوار, ج 44, ص 330 : شيخ مفيد به سند خود از امام صادق (ع ) اين نكته را نقل كرده است

در کتاب حماسه حسینی،‌ ج1، ص29 وص53 و ج3، ص272 وص 284 (مرتضی مطهری) آمده

 

   جعفر(زعفر )* جنی : جعفر جنی . [ ج َ ف َ رِ ج ِن ْ نی ] (اِخ ) ظاهراً تصحیفی است عامیانه از زعفر جنی .

زعفر جنی رجوع  شود به لغت نامه دهخدا

 

 تندرست و موفق باشید

در پناه خالق بی همتا

السلام علـیک یـا ابـا عبـدالله الـحسین

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

السلام علـیک یـا ابـا عبـدالله الـحسین


الا... ای محرم! تو آن مظهر اثبات مظلومیت در زمانی هستی كه بر زاده زهرای اطهر، آن نوه ی پاك پیامبر، جگر پاره نبوت، حضرت امام حسین (ع) سالار شهیدان رحم نكردند و آن جنایت را بوجود آوردند كه تاریخ هرگز آنرا فراموش نخواهد كرد و تا آزادگی در جهان باقی است نام امام حسین (ع) بر سر زبانهاست كه برای آزادگی سر مباركش از بدن جدا شد تا تاریخ شهادت دهد كه او برای آزادگی و مقاومت در مقابل ظلم تا پای جان هستی خود را فدای دین جدش حضرت محمد (ص) نمود.
الا... ای محرم! تو آن خشم خونین خلق خدایی که از حنجر سرخ و پاک شهیدان برون زد. تو بغض گلوی تمام ستمدیدگانی که در کربلا، نیمروزی به یکباره ترکید. تو خون دل و دیده روزگاری که با خنجر کینه توز ستم، بر زمین ریخت. تو خون خدایی که با خاک آمیخت. تو شبرنگ سرخی، که در سال های سیاهی درخشید.
الا... ای محرم! تو خشم گره خورده سالیانی، تو آتشفشانی، تو بر ظلم دشمن گواهی. تو بر شور ایمان پاکان نشانی. تو هفتاد آیه، تو هفتاد سوره، تو هفتاد رمز حیاتی، تو پیغام فریاد سرخ زمانی. تو موجی ز دریای عصیان و خشمی که افتان و خیزان رسیده است بر ساحل روزگاران.
الا... ای محرم! تو فجری، تو نصری، تویی "لیلة القدر مردم، تو رعدی، تو برقی، تو طوفان طفی، تویی غرش تندر کوهساران!
الا... ای محرم! تو یادآور عشق و خون و حماسه. تو دانشگه بی نظیر جهاد و شهادت. تویی مظهر "ثار" و "ایثار" یاران.
الا... ای محرم! به هنگام و هنگامه ی هجرت کاروان شهیدان. تو آن راهبان روانبخش و مهمان نوازی که در پای ره پوی آزادگان لاله ارغوان می فشانی.
الا... ای محرم! به چشم و دل قهرمانان و آزاد مردان که همواره بر ضد بیداد، قامت کشیدند و در صفحه سرخ تاریخ، زیباترین نقش جاوید را آفریدند. تو آن آشنای کهن یاد و دشمن ستیزی که همواره در یادشانی.
الا... ای محرم! تو آن کیمیای دگرگونه سازی که مرگ حیات آفرین را، به نام "شهادت" به اکسیر عشقی که در التهاب سرانگشت سحر آفرینت نهفته است، چو شهدی مصفا و شیرین به کام پذیرندگان می چشانی!

عالم همه قطره اند و دریــاست حسین
مردم همه بنده اند و مــولاست حسین

ترسم که شفاعت کند از قــاتل خویش
از بس که محبت دارد و آقاست حسین

نهضت کربلا آیینه‌ای است زلال که دست روزگاران هرگز نتوانسته غبار فراموشی و تحریف بر سیمای آن بنشاند و از شهادت سبط رسول اکرم (ص) در دل‌های مومنان شعله‌ای فروزان است که هرگز خاموش نخواهد شد. سینه‌های عاشقان این فرهنگ مشعلی است که این آتش را در مسیر خود روشن نگاه داشته و در این راه گوی سبقت را از آفتاب سوزان ربوده‌اند. بانگ عزای حسینی برای همیشه از حنجره‌هایی که با منبع جوشان عاشورا الفتی داشته بیرون تراویده و طنین آن هم‌اکنون در همه آفاق و انفس پیچیده است.

اینک محرم است و هر سال برای ما جلوه ای تازه دارد اشکها جاری است، ضجه ها پرده گوشها را می نوازد و همه سیاه پوش و محزون گشته اند.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

پرچم سیاه بر درخانه ها و حسینیه ها و مساجد بر افراشته شده اند! چرا؟

پاسی از شب را در تکایا بسر میبریم، وعاظ و خطبا و سخنوران از مردی (که مروت و آزادگی او نه زبانزد مسلمانان بلکه عامه مردم است) سخن میگویند. همه ی آزاد مردان جهان او را می ستایند و همه شیفتگان عالم در عظمت او متحیرند.

راستی خدایش چقدر عزیزش میدارد؟ دوست داشتن او را، محبت به او را، گریه کردن به او را، الگو قرار دادن او را در زندگی؟! او کیست؟ چگونه زیست؟ چگونه سخن گفت؟ چگونه جانش را در راه معشوق نثار کرد؟


او فقط رضای خدا را جست و جان خویش و اهل بیت خویش و اصحاب خویش را با خداوند معامله نمود. تحمل تشنگی و رنجهای عاشورا و اسارت اهل بیت او برای رضای رب العالمین بود تا مکتب و دینش زنده بماند تا جامعه گرفتار در ظلم آزاد گردد.

او خواست مسلمانانی که پیامبر و علی و فاطمه را فراموش کرده بودند دوباره برگرداند، او میخواست مردم اسیر و برده دنیا و خواهشهای نفسانی خویش نشوند، او یاد و خاطره معاد را زنده گردانید، او میخواست مکتب توحیدی لا الله الا الله باقی بماند، او میخواست بیت المال مسلمانان که در دست جنایتکاران افتاده بود و همه حیف و میل میشد به مسلمین بازگرداند، او میخواست دوباره قرآن همراه با فهم حقایق تلاوت گردد، او میخواست به انسانهای جهان بفهماند که دیندار واقعی باشند و هیچگاه در مقابل ظلم ستمگران سکوت نکنند و تنها در سایه ی آگاهی از دنیا و همنوعان خود بندگی خداوند را شایسته خویش بدانند.

و اینک محبت حسین(ع) ما را برآن داشت که در عزایش جامه سیاه بپوشیم و با قلبی محزون بر سر و سینه بزنیم. برای همین محرم را آرزو می کردیم و خدا را شاکریم که زنده ایم و تاسوعا و عاشورای دیگری را درک میکنیم اینقدر اشک میریزیم که اگر مقدور باشد، بجای اشک خون بگرییم! تا دوستیمان و شیعه بودنمان را ابراز کنیم تا شاید قابلیت پیدا کنیم که با سیره و خلق وخوی او زندگیمان را رنگ الهی ببخشیم. باشد که چگونه زیستن، چگونه مردن، و آزادگی را از او بیاموزیم. چرا که شناخت هدف و سرلوحه قرار دادن آرمان های امام حسین(ع) سرآغاز درک آزادی و آزاد اندیشی است ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

درس آزادی بدنیا داد رفتار حسین
بذر همت در جهان افشاند افکار حسین

جان خود را در ره صدق و صفا از دست داد
زین سبب تا حشر باشد گرم بازار حسین

با قیام خویش بر اهل جهان معلوم کرد
تابع اهل ستم گشتن بود عار حسین

زندگی ناچیز باشد در ره اندیشه ها
باشد این گفتار شیرین و گهر بار حسین

مرگ با عزت زعیش در مذلت بهتر است
نغمه ای می باشد از لعل گهر بار حسین

باز این چه شورش است که در خلق عالم است


ضمن سلام و گرامیداشت ایام ماه محرم؛ و عرض تسلیت بمناسبت فرا رسیدن سالگرد شهادت اسطوره مكتب عشق و آزادگی، حضرت ابا عبدالله الحسین (ع) و 72 تن از یاران وفادارش به محضر مقدس امام عصر(عج) همچنین تمامی شیعیان جهان و دوستداران اهل بیت بویژه شما سروران گرامی در گروه پرشین استار، و با این امید كه بتوانیم پیرو راستین و شایسته آن حضرت باشیم و از معنویات و درسهای نهفته در این ماه عزیز استفاده لازم را ببریم، شعری ماندگار از زنده ياد محتشم کاشانی را حضور شما تقدیم می نماییم ...
 

باز این چه شورش است که در خلق عالم است


باز این چه شورش است که در خلق عالم است
باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است

باز این چه رستخیز عظیم است کز زمین
بی نفخ صور خاسته تا عرش اعظم است

این صبح تیره باز دمید از کجا کزو
کار جهان و خلق جهان جمله درهم است

گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب
کاشوب در تمامی ذرات عالم است

گرخوانمش قیامت دنیا بعید نیست
این رستخیز عام که نامش محرم است

در بارگاه قدس که جای ملال نیست
سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است

جن و ملک بر آدمیان نوحه می کنند
گویا عزای اشرف اولاد آدم است

خورشید آسمان و زمین، نور مشرقین
پرورده ی کنار رسول خدا، حسین

کشتی شکست خورده ی طوفان کربلا
در خاک و خون طپیده میدان کربلا

گر چشم روزگار به رو زار می گریست
خون می گذشت از سر ایوان کربلا

نگرفت دست دهر گلابیبه غیر اشک
زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا

از آب هم مضایقه کردند کوفیان
خوش داشتند حرمت مهمان کربلا

بودند دیو و دد همه سیراب و می مکند
خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا

زان تشنگان هنوز به عیوق می رسد
فریاد العطش ز بیابان کربلا

آه از دمی که لشگر اعدا نکرد شرم
کردند رو به خیمه ی سلطان کربلا

آن دم فلک بر آتش غیرت سپند شد
کز خوف خصم در حرم افغان بلند شد

کاش آن زمان سرادق گردون نگون شدی
وین خرگه بلند ستون بیستون شدی

کاش آن زمان درآمدی از کوه تا به کوه
سیل سیه که روی زمین قیرگون شدی

کاش آن زمان ز آه جهان سوز اهل بیت
یک شعله ی برق خرمن گردون دون شدی

کاش آن زمان که این حرکت کرد آسمان
سیماب وار گوی زمین بی سکون شدی

کاش آن زمان که پیکر او شد درون خاک
جان جهانیان همه از تن برون شدی

کاش آن زمانکه کشتی آل نبی شکست
عالم تمام غرقه دریای خون شدی

آن انتقام گر نفتادی به روز حشر
با این عمل معامله ی دهر چون شدی

آل نبی چو دست تظلم برآورند
ارکان عرش را به تلاطم درآورند

بر خوان غم چو عالمیان را صلا زدند
اول صلا به سلسله ی انبیا زدند

نوبت به اولیا چو رسید آسمان طپید
زان ضربتی که بر سر شیر خدا زدند

آن در که جبرئیل امین بود خادمش
اهل ستم به پهلوی خیرالنسا زدند

بس آتشی ز اخگر الماس ریزه ها
افروختند و در حسن مجتبی زدند

وآنگه سرادقی که ملک مجرمش نبود
کندند از مدینه و در کربلا زدند

وز تیشه ی ستیزه درآن دشت کوفیان
بس نخل ها ز گلشن آل عبا زدند

پس ضربتی کزان جگر مصطفی درید
بر حلق تشنه ی خلف مرتضی زدند

اهل حرم دریده گریبان، گشوده مو
فریاد بر در ِ حرم کبریا زدند

روح الامین نهاده به زانو سر حجاب
تاریک شد ز دیدن آن چشم آفتاب

چون خون ز حلق تشنه ی او بر زمین رسید
جوش از زمین به ذروه عرش برین رسید

نزدیک شد که خانه ی ایمان شود خراب
از بس شکست ها که به ارکان دین رسید

نخل بلند او چو خسان بر زمین زدند
طوفان به آسمان ز غبار زمین رسید

باد آن غبار چون به مزار نبی رساند
گرد از مدینه بر فلک هفتمین رسید

یکباره جامه در خم گردون به نیل زد
چون این خبر به عیسی گردون نشین رسید

پر شد فلک ز غلغله چون نوبت خروش
از انبیا به حضرت روح الامین رسید

کرد این خیال وهم غلط کار کان غبار
تا دامن جلال جهان آفرین رسید

هست از ملال گرچه بری ذات ذوالجلال
او در دلست و هیچ دلی نیست بی ملال

ترسم جزای قاتل او چون رقم زنند
یک باره بر جریده ی رحمت قلم زنند

ترسم کزین گناه شفیعان روز حشر
دارند شرم کز گنه خلق دم زنند

دست عتاب حق به در آید ز آستین
چون اهل بیت دست در اهل ستم زنند

آه از دمی که باکفن خون چکان ز خاک
آل علی چو شعله ی آتش علم زنند

فریاد از آن زمان که جوانان اهل بیت
گلگون کفن به عرصه ی محشر قدم زنند

جمعی که زد به هم صفشان شور کربلا
در حشر صف زنان صف محشر به هم زنند

از صاحب حرم چه توقع کنند باز
آن ناکسان که تیغ به صید حرم زنند

پس بر سنان کنند سری را که جبرئیل
شوید غبار گیسویش از آب سلسبیل

روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار
خورشید سربرهنه برآمد ز کوهسار

موجی به جنبش آمد و برخاست کوه
ابری به بارش آمد وبگریست زار زار

گفتی تمام زلزله شد خاک مطمئن
گفتی فتاد از حرکت چرخ بی‌قرار

عرش آن زمان به لرزه درآمد که چرخ پیر
افتاد در گمان که قیامت شدآشکار

آن خیمه‌ای که گیسوی حورش طناب بود
شد سرنگون ز باد مخالف حباب وار

جمعی که پاس محملشان داشت جبرئیل
گشتند بی‌عماری محمل شتر سوار

با آنکه سر زد آن عمل از امت نبی
روح‌الامین ز روح نبی گشت شرمسار

وانگه ز کوفه خیل الم رو به شام کرد
نوعی که عقل گفت قیامت قیام کرد

بر حربگاه چون ره آن کاروان فتاد
شور و نشور واهمه را در گمان فتاد

هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند
هم گریه بر ملائک هفت آسمان فتاد

هرجا که بود آهویی از دشت پا کشید
هرجا که بود طایری از آشیان فتاد

شد وحشتی که شور قیامت به باد رفت
چون چشم اهل بیت بر آن کشتگان فتاد

هرچند بر تن شهدا چشم کار کرد
بر زخم های کاری تیغ و سنان فتاد

ناگاه چشم دختر زهرا در آن میان
بر پیکر شریف امام زمان فتاد

بی اختیار نعره ی هذا حسین زود
سر زد چنانکه آتش ازو در جهان فتاد

پس با زبان پر گله آن بضعةالرسول
رو در مدینه کرد که یا ایهاالرسول

این کشته ی فتاده به هامون حسین توست
وین صید دست و پا زده در خون حسین توست

این نخل تر کز آتش جانسوز تشنگی
دود از زمین رسانده به گردون حسین توست

این ماهی فتاده به دریای خون که هست
زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست

این غرقه محیط شهادت که روی دشت
از موج خون او شده گلگون حسین توست

این خشک لب فتاده دور از لب فرات
کز خون او زمین شده جیحون حسین توست

این شاه کم سپاه که باخیل اشگ و آه
خرگاه زین جهان زده بیرون حسین توست

این قالب طپان که چنین مانده بر زمین
شاه شهید ناشده مدفون حسین توست

چون روی در بقیع به زهرا خطاب کرد
وحش زمین و مرغ هوا را کباب کرد

کای مونس شکسته دلان حال ماببین
ما را غریب و بی کس و بی آشنا ببین

اولاد خویش را که شفیعان محشرند
در ورطه ی عقوبت اهل جفا ببین

در خلد بر حجاب دو کون آستین فشان
واندر جهان مصیبت ما برملا ببین

نی ورا چو ابر خروشان به کربلا
طغیان سیل فتنه و موج بلاببین

تن های کشتگان همه در خاک و خون نگر
سرهای سروران همه بر نیزه ها ببین

آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام
یک نیزه اش ز دوش مخالف جدا ببین

آن تن که بود پرورشش در کنار تو
غلطان به خاک معرکه ی کربلا ببین

یا بضعةالرسول ز ابن زیاد داد
کو خاک اهل بیت رسالت به باد داد

خاموش محتشم که دلسنگ آب شد
بنیاد صبر و خانه ی طاقت خراب شد

خاموش محتشم که ازین حرف سوزناک
مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد

خاموش محتشم که ازین شعر خون چکان
در دیده ی اشگ مستمعان خوناب شد

خاموش محتشم که ازین نظم گریه خیز
روی زمین به اشک جگرگون کباب شد

خاموش محتشم که فلک بس که خون گریست
دریا هزار مرتبه گلگون حباب شد

خاموش محتشم که بسوز تو آفتاب
از آه سرد ماتمیان ماهتاب شد

خاموش محتشم که ز ذکر غم حسین
جبریل را ز روی پیامبر حجاب شد

تا چرخ سفله بود خطایی چنین نکرد
بر هیچ آفریده جفایی چنین نکرد

ای چرخ غافلی که چه بیداد کرده ای
وز کین چه ها درین ستم آباد کرده ای

بر طعنت این بس است که با عترت رسول
بیداد کرده خصم و تو امداد کرده ای

ای زاده زیاد نکرده است هیچگه
نمرود این عمل که تو شداد کرده ای

کام یزید داده ای از کشتن حسین
بنگر که را به قتل که دلشاد کرده ای

بهر خسی که بار درخت شقاوتست
در باغ دین چه با گل و شمشاد کرده ای

با دشمنان دین نتوان کرد آن چه تو
با مصطفی و حیدر و اولاد کرده ای

حلقی که سوده لعل لب خود نبی بر آن
آزرده اش به خنجر بیداد کرده ای

ترسم تو را دمی که به محشر برآورند
از آتش تو دود به محشر درآورند

محرم امد وهمه در عزایش میگرییم

 سیره قرآنى امام حسین علیه السلام  
 مبارزات سیاسى امام حسین علیه السلام در زمان معاویه 
 عزت و ذلت در آینه آیات و روایات 
 داستان مردی كه به زیارت امام حسین علیه السلام نمی‌رفت 
 چگونگی شكل گیری شخصیت یزید 
 یزید در نگاه مورخین و علمای اهل سنت 
 در كربلا چه گذشت ؟ 
 نامه ها و ملاقات های امام حسین علیه السلام 
 آثار و بركات سیدالشهدا علیه السلام 
 واگویه های دل 

مقتل خوانی حجة الاسلام والمسلمین جان نثاری( صوتی )

در محضر اساتید

نوای دل

دكلمه

كلیپ

 پخش مستقیم از حرم امام حسین علیه السلام 
 ویژه نامه های گذشته 
 تصاویر ویژه 
 screensaver 
زیارت عاشورا

پاسخ به شبهات عزاداری

اینجا تهران است...!

اخیراً اعلام شد که تهران یکی از ده شهر نامطلوب جهان برای سکونت شناخته شد. اما تهران جذابیت های منحصر بفردی هم دارد که در هیچ جای دنیانظیر ندارد

 

تهران تنها شهری است که در آن می توانید وسط خیابانهای آن نماز بخوانید، وسط پارک شام بخورید، در رستوران به دیدن مانکن های لباس های مدل جدید بروید، در تاکسی نظرات سیاسی تان را بگویید، در کوه برقصید، امابرای ملاقات با نامزدتان باید به یک خانه خلوت بروید.

 

تهران تنها شهری است که در آن دو نفر روی دوچرخه می نشینند، چهار نفرروی موتورسیکلت می نشینند، شش نفر توی ماشین می نشینند، ۲۵ نفر توی مینی بوس می نشینند و ۶۰ نفر سوار اتوبوس می شوند.

 

تهران تنها شهری است در دنیا که پیاده ها حتما از وسط خیابان رد می شوند، اتومبیل ها حتما روی خط عابر پیاده توقف می کنند و موتورسیکلت هاحتما از پیاده رو عبور می کنند.

 

تهران تنها شهر دنیاست که در آن همیشه همه چراغ ها قرمز است، اما هر  کس دوست داشت از آن عبور می کند.

 

در تهران از همه جای ماشین ها صدا در می آید، جز از ضبط صوت آن.

 

در تهران هیچ جای زنها معلوم نیست، با این وجود مردها به همه جاهایی  که دیده نمی شود نگاه می کنند.

 

همه در خیابان ها و پارک ها با صدای بلند با هم حرف می زنند، جز سخنرانان که حق حرف زدن ندارند.

 

تهران تنها شهری است در دنیا که همه صحنه های فیلمهای بزن بزن را درخیابان های شهر می توانید ببینید، اما تماشای این فیلمها در سینما ممنوع است.

 

ماشین ها در کوچه های تنگ با سرعت ۷۰ کیلومتر حرکت می کنند، درخیابانها با سرعت ۲۰ کیلومتر حرکت می کنند و در بزرگراهها پارک می کنند تا راه باز شود.

 

در شمال شهر تهران مردم در سال ۲۰۰۸ میلادی زندگی می کنند و در جنوب شهر در سال ۷۰ هجری قمری

دانه‌ كوچك‌

این دانه های کوچک نباید خودرا کوچک بدانند

دانه‌ كوچك‌

 

دانه‌ كوچك‌ بود و كسی‌ او را نمی‌دید. سال‌های‌ سال‌ گذشته‌ بود و او هنوز همان‌ دانه‌ كوچك‌ بود.دانه‌ دلش‌ می‌خواست‌ به‌ چشم‌ بیاید اما نمی‌دانست‌ چگونه. گاهی‌ سوار باد می‌شد و از جلوی‌ چشم‌ها می‌گذشت...

l
گاهی‌ خودش‌ را روی‌ زمینه روشن‌ برگ‌ها می‌انداخت‌ و گاهی‌ فریاد می‌زد و می‌گفت: من‌ هستم، من‌ اینجا هستم، تماشایم‌ كنید.


اما هیچ‌كس‌ جز پرنده‌هایی‌ كه‌ قصد خوردنش‌ را داشتند یا حشره‌هایی‌ كه‌ به‌ چشم‌ آذوقه‌ زمستان‌ به‌ او نگاه‌ می‌كردند، كسی‌ به‌ او توجه‌ نمی‌كرد.


دانه‌ خسته‌ بود از این‌ زندگی، از این‌ همه‌ گم‌ بودن‌ و كوچكی‌ خسته‌ بود، یك‌ روز رو به‌ خدا كرد و گفت: نه، این‌ رسمش‌ نیست. من‌ به‌ چشم‌ هیچ‌ كس‌ نمی‌آیم. كاشكی‌ كمی‌ بزرگتر، كمی‌ بزرگتر مرا می‌آفریدی.


خدا گفت: اما عزیز كوچكم! تو بزرگی، بزرگتر از آنچه‌ فكر می‌كنی. حیف‌ كه‌ هیچ‌ وقت‌ به‌ خودت‌ فرصت‌ بزرگ‌ شدن‌ ندادی. رشد، ماجرایی‌ است‌ كه‌ تو از خودت‌ دریغ‌ كرده‌ای. راستی‌ یادت‌ باشد تا وقتی‌ كه‌ می‌خواهی‌ به‌ چشم‌ بیایی، دیده‌ نمی‌شوی. خودت‌ را از چشم‌ها پنهان‌ كن‌ تا دیده‌ شوی.


دانه‌ كوچك‌ معنی‌ حرف‌های‌ خدا را خوب‌ نفهمید اما رفت‌ زیر خاك‌ و خودش‌ را پنهان‌ كرد. رفت‌ تا به‌ حرف‌های‌ خدا بیشتر فكر كند.


سال‌ها بعد دانه‌ كوچك‌ سپیداری‌ بلند و باشكوه‌ بود كه‌ هیچ‌ كس‌ نمی‌توانست‌ ندیده‌اش‌ بگیرد؛ سپیداری‌ كه‌ به‌ چشم‌ همه‌ می‌آمد .

 


عرفان نظرآهاری



 

لالالالا نــــــخواب ســـــودی نـــــداره

 

 

 

لالالالا نــــــخواب ســـــودی نـــــداره

هـــــمون بــــهتر كه بـــــشماری ستـــــــاره

همون بهتر كه چـــــشمات وا بـــــمونه

كه مــــــاه غـــــصه ش نشه تنها بیــــــداره

 

لالالالا نــــــخواب زنـدونـــه دنــــیـــا

ســـــر نــــاســـازگـــاری داره بــــا مــــــا

بشیـن بــازم دعــا كن واســه اون كــه

مــــــا رو ایـــــنجا گــــذاشت تنهای تــنــها

 

لالالالا نـــــخــــــــواب اون راه دوره

خدا مــی دونه كــــه حـــالــش چــه جـوره

تـوی خلوت می گم اینجا كـسی نیست

خداییــش كـــــه دلــــم خیـــلی صــــــبوره

 

لالالالا نـــــخواب تـیـره ست چراغـم

مـثـله آتــــش فــــشون میــمونه داغـــــــــم

به جونه گــــلدونا كم غصه ای نیسـت

هـــزار شـــب شــد نیومد بــــاز ســراغــم

 

لالالالا نخـــواب خواب كه دوا نیست

دل دیــــونه داشتــن كـــه خـــطا نـیـســــت

میگن دسـت از سرش بـردار، نـمیشه

آخــه عــاشق شــدن كه دست ما نـیـســــت

 

لالالالا نخـــواب تـنـها مـــیمـــونـــــم

كـمـك كــــن قـــدر چــــشمـات رو بــدونـم

چـــــرا چـــشمات پـر خـشم عــزیزم؟

مـــگه مـــن مـــثل اون نـــــــامـــهربـونـم؟

 

لالالالا نــــخواب مــــاه و نــــگاه كن

مــــن اسفند و مــــیارم تــــــو دعــــا كـــن

بـــــگو بــرگرده پــیـش مـــا بـمـونــه

كـــتاب حـــافظ و بــــردار و وا كـــــــــــن

 

لالالالا نــــخواب ســـــرما تـــــو راهه

هـمـیـشه عـــــــمر خــوشبختی كــــــــــوتاهه

مـــیگن بــــا یــــه فرشته اونو دیــدن

دروغــــه جــــــون دریــــــا اشـتـبــــــــــاهه

 

لالالالا نــــخواب تلـــخه جــــدایــــی

كمـــــر خـــــــم مــــیشه زیــــر بی وفــایی

تو بـیـدار بـاش هـــمه تو خواب نازن

بـــرای  كـــــــی بخونــم پــــس لالایــــــی؟

 

لالالالا نــــخواب تــــــنـهایـــی زرده

اگـــــــه طـــــــولانی شـــــه مـثـله یه درده

اگـــــه چـشـم انـتـظار باشی كه هیچی

دروغ مــــیگی بــــه دل كــــه بــر میگرده

 

لالالالا نــــخواب اشــــكـــــــت زلاله

مـثـله بـــــارون پـــــای نـــــــــــخل وصاله

من وتو هم شب و هـم قلب وكـشـتـیم

ولـی اون چـی؟ چـقـدر اون بــــــــــی خیاله

 

لالالالا نــــخواب دنـــــیـا خـسـیـســه

واســـــــه كــــم آدمـی خــــوب مـــی نویسه

یكی لبهاش تو خوابم غرق خنده ست

یكی پلكهاش تو خوابم خــیس خـــــــــیسه

 

لالالالا نــــخواب عــــــاشق یه سیبه

هـمـیـشـه سـرخ و تـــــــب دار و غــــریبه

تا اون بالاست رسیده ست اماتنهاست

پـایـیـن هـــم كــــه بـیـفـتـه بــــی نـصـیـبـه

 

لالالالا نــــخواب ایـــــنجا سیـــــاهی

پــــــر امـــــــا تـــو تــــنگ قـصـه مـاهـی

اونی كه مـاهـا رو بیـدار نگـه داشت

الهــــی خـواب بـــــــاشه حـــــالا الهـــــــی

 

لالالالا نــــخواب تا اون بـــــــخوابه

بـشـیـن ایـنـقـدر كــــــه تـا خـورشیـد بـتابه

زمـونــی كـــه یـقـیـن كـردم بیدار شد

بـــــخواب بـــا یـــــاد عـكـسی كه تو قابـه

 

لالالالا بــــخواب بـیـداره حــــــــــالا

دیـــــگه بـــــاید بــــخــوابی پــــــس لالالا

بـــــخواب دیگه تو می تونی بخوابی

بـبـیـن خــــــــورشید اومــــد بـالای بــــالا

 

لالالالا ایـــــنــــم بــــود ســــرنوشتم

ایــــن از امـــــروز و اینم از گـــذشـته ام

نمی خوابم تا تو بـرگـردی یــك روز

مـــنم خـواب رو واسـه اون روز گــذاشتم

باران می بارد امشب

.....

Iran Eshgh Group !

باران میبارد امشب
 
دلم غم دارد امشب
 
آرام جان خسته

ره میسپارد امشب

در نگاهت مانده چشمم

شاید از فکر سفر برگردی امشب

از تو دارم یادگاری

سردی این بوسه را پیوسته بر لب

قطره قطره اشک چشمم

میچکد با نم نم باران به دامن

بسته ای بار سفر را

با تو ای عاشق ترین بد کرده ام من

رنگ چشمت رنگ دریا

سینه من رنگ غمها

یادم آید زیر باران

با تو بودم با تو تنها

زیر باران با تو بودم

زیر باران با تو تنها

 

 
Iran Eshgh Group !

Iran Eshgh Group !
 

واقعه غدير خم

واقعه غدير خم

كتاب: فروغ ولايت ص 124 تا 142

نويسنده: استاد جعفرسبحانى

پيامبر گرامى صلى الله عليه و آله و سلم در سال دهم هجرت براى انجام فريضه وتعليم مراسم حج‏به مكه عزيمت كرد. اين بار انجام اين فريضه با آخرين سال عمر پيامبر عزيز مصادف شد و از اين جهت آن را «حجة الوداع‏» ناميدند. افرادى كه به شوق همسفرى ويا آموختن مراسم حج همراه آن حضرت بودند تا صد وبيست هزار تخمين زده شده‏اند.

ادامه نوشته

مهره مار

 
 موضوع : مهره مار


 

                 مهره مار!!

مهره مار دراولین برخورد شاید مساله ای خرافاتی بنماید ولی علم نوین متافیزیک که از جمله علوم پیشرفته وجدید بشر است وواقعیات پنهان بسیاری از موضوعات را کشف واثبات مینماند وعلم سنگ درمانی  یکی از شاخه های بسیارجزیی آن است که امروزه توانسته است بسیاری از مشکلات حاد بشر را حل کند درخصوص مهره مار متافیزیک اینگونه اظهار نطر میکند :

هرشيء در جهان هستی بواسطه جوهره ساختاری خود نیرویی مغناطیسی دارد وبرآیند این انرزی های نهفته منتشر شده از اجسام واشیاء بصورت بسیار موثر وقابل مشاهده نظمی را در جهان هستی پدید می آورند که در قرآن مبین هم از آن یاد شده که در آیاتی به نگاه داشته شدن ستارگان وزمین درآسمانها با ستونهای نامریی به اذن خداوند قادرمتعال یادشده است .


 

 

ادامه نوشته

عید سعید قربان مبارک

ضمن عرض سلام و احترام، فرا رسیدن دهم ذیحجه، عید سعید قربان، روز شریف اعلام تقرب به پیشگاه الهی را حضور همه ی مسلمانان جهان، هموطنان و بویژه شما اعضای محترم پرشین استار، از طرف خودم و كلیه همكارانم در گروه تبریك و تهنیت عرض نموده و لحظاتی خوش و شادمانه را برای یكایك شما عزیزان آرزومندیم.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

عید سعید قربان بر عموم مسلمانان و موحدین ایران و جهان مبارک باد


 

ادامه نوشته

عرفه آمدم تا با تو سخن گویم

عرفه آمدم تا با تو سخن گویم

 

 اللهم الرزقنا زیارت مولانا الحسین


 

روز عرفه می رسد و هر کسی مکانی را برای خود صحرای عرفاتی می سازد ، یکی در صحرای عرفات، یکی در صحن امام حسین ، یکی در صحن امام ، یکی جمکران و صحن کریمه اهل بیت و............ ..

 

عرفه آمدم تا با تو سخن گویم ؛ تویی که اخرین امید رمضان از دست داده هایی ، تویی که اگر خدا ما را در تو نبخشد دیگر ............ ......... .

 

عرفه، خوشا به حال آنانی که تو فردا برایشان شهادت خواهی داد ، شهادت خواهی داد که اینان آمدند ، با عشق آمدند و در صحرای عرفات دور هم جمع شدند و با ذکر علمدار کربلا دنبال مولایشان گشتند .

 

و خوشا به حال آنانی که سعادت این را دارند که در عرفات مولایشان را ببیند و آن زمان می توانند چشم در چشم مولایشان بدوزند بدون آنکه از اعمال خود شرمنده باشند .

 

عرفه، تو خود میدانی که عرفات ما مسجد مادرمان است و ما زیر چادر مادرمان دور هم گرد آمده ایم و می خواهیم تک تک اجرهای مسجد فردا به جا ی  تو برایمان شهادت دهند.

 

عرفه ، با این که گناهکاریم با عشق به حسین امدیم ، چرا که به ما گفته اند که اینجا هم همه کاره حسین است.

 

عرفه تو به حسین بگو و قسمش بده به شش ماهه و سه ساله اش تا مارا به انها ببخشاید .

 

عرفه؛ به امام زمانمان بگو ؛ بگو شرمنده ایم اگر غریبانه و ناشناس در صحرا ی عرفات پیش می رود .

 

عرفه ، عرفه بگو بگو که شرمنده ایم .

salaam6.gif

 

 
ادامه نوشته

درخت چنار

آورده اند که حرم سرای عریض و طویل" ناصرالدّین شاه" هر روز شاهد دعوا و رقابت های پنهان و آشکار بود، روزی کنیز یکی از بانوان حرم، مرتکب خلافی می شود و از آن رو که می دانست بانو عصبانی خواهد شد و تنبیهش می کند، تا قبل از آنکه خبر به او رسد خود را به" ری" رسانده و در" عبدالعظیم" بست می نشیند، خبر بست نشینی کنیزک که به شاه می رسد از بانوی حرم می خواهد، گناه کنیز را ببخشد؛ البته این بست نشینی و خروج کنیز از حرم، شاه را به فکر می برد که چاره ای کند تا اهل حرم به هنگام حوادثی این چنین پا به خارج حرم نگذارند و در همان اندرونی، امکان بست نشینی برایشان فراهم باشد!

فکر بکری به ذهن شاه رسید، بانوئی گیس سپید از اهل حرم را دستور داد تا به دروغ این خبر منتشر کند که خواب نما شده و به او خبر داده اند که در پای چنار کهن سال" گشن شاخ" در توی محوطه اندرونی امامزاده ای به نام" عباسعلی" مدفون است

این خبر که در حرم پیچید،همه خوشحال از اینکه امامزاده ای در اندرون دارند از شاه خواستند که دور چنار را نرده کشد و علم و کُتل آویز کند

شاه دستور داد اطراف چنار نرده کشیدند و اینگونه شد که آنجا را "چنار عباسعلی" نام گذاشتند، هر که حاجتی داشت و مبتلا به گرفتاری می شد رو به امامزاده ی تازه کشف شده می آورد و دخیل می بست

زن های شوهر مُرده، کنیزکان کُتک خورده، یتیمان درد کشیده، مقروضان گرفتار شده، راه ماندگان دست خالی مانده، عاشقان به وصال نرسیده، خلاصه هر مصیبت کشیده ای رو به سوی چنار عباسعلی آورد و کم کم پاتوق هر چه بدبخت و بیچاره و درمانده ای شد!

"ناصرالدین شاه" هر چند این حیله به خرج داد تا گرفتاران اهل حرم برای بست نشینی ناچار به خروج از حرم نشوند اما به مرور این امامزاده صاحب شجره نامه و زیارتنامه و برو و بیائی شد تا در پناه این قداست ساختگی، آنچه که مردم از ظلم و بی عدالتی شاه سراغ داشتند را فراموش کنند

علم ها و کُتل های برافراشته و پارچه های تکّه تکّه شده و گره خورده بر شاخه های چنار قداست یافته و دیگ های آش و پلو نذری در پای چنار و دعاها و وردهای ساخته شده نیز کم کم مردم را مشغول به آنجا کرد، طوری که پناه جستن به "عبدالعظیم حسنی" و قداست راستین او می رفت که جای خود را به" چنار امامزاده" ای ساختگی در توی حرم شاه بدهد!

وه !!... که چه حیله ای است و چه می کُند و چه قدرتی دارد، این" آئین گرائی مذهبی "آنجا که بدل بسازند برای دور ساختن از "اصل" تا مردم مشغول باشند و مجالی برای فکر نیابند.

قداست های ساختگی و بدلی، اینگونه اند که هم از اصل و نسخه ی واقعی دور می کنند و هم به مانند "ابزار" وسیله ای برای سوء استفاده تا در فرصتی مناسب در پناه سینه های چاک شده و فریادهای به آسمان رسیده و تعصّب های به جوش آمده، هر چه حقیقت و راستی است به قربانگاه رود!

ایرانیان از آن رو که دینمدارند، همین مسئله متاسفانه زمینه ای است تا گاه عده ای با طرح ادعاهای عجیب و غریب و قداست های من در آوردی، سوءاستفاده سیاسی از مردم کنند و وقت مناسب خودش از آن همه شور و فریاد و گریه و دخیل بستن به نفع مرام سیاسی نه چندان روشن خود بهره گیرند!

البته که در این بین قشری گری و سطحی نگری و ساده لوحی برخی متدینان نیز بهترین کمک برای سیاه اندیشانی است که در صدد سوءاستفاده اند.

چه بر سر دین می آید ؟!! آن گاه که "قشری گری مذهبی" به یاری حیله گران ریاکاری بیاید که می خواهند دین را همچون ابزاری در اختیار خود گیرند

"چنار عباسعلی" به عنوان نمادی از "قداست های ساختگی" اگر الآن به پا نیست،امّا بی شک ریشه هائی داخل در جهل و نادانی توده ها، همچنان قابل رویش دارد و باقی است.

 

تولدت مبارك

تولدت مبارک


به نام خدا

 

اين قــافــله عمـــر عجــب مـی گـذرد
درياب دمـــی که با طــرب مــی گـذرد


ساقی، غم فردای حريفان چه خــوری
پـتيش آر پـياله را، کــه شب می گذرد

                                       حکیم عمر خیام نیشابور

 

 

تولدت مبارک

تولدت مبارک

 

تولد متولدین آذر ماه مبارک باد

happy birthday

 

 

مشخصات كلي متولدين آذرماه


 

ادامه نوشته

مساجد ترکیه



Click here to join forwards4all

Click here to join forwards4all

Click here to join forwards4all

ادامه نوشته

متشکرم پدر

متشکرم پدر

روزي از روزها پدري از يک خانواده ثروتمند، پسرش را به مناطق روستايي برد تا او دريابد مردم تنگدست چگونه زندگي مي‌کنند. آنان دو روز و دو شب را در مزرعه ي خانواده‌اي بسيار فقير سر کردند و سپس به سوي شهر بازگشتند. در نيمه‌هاي راه پدر از فرزند پرسيد:

خب پسرم، به من بگو سفر چگونه گذشت؟ 
- خيلي خوب بود پدر. 

- پسرم آيا ديدي مردم فقير چگونه زندگي مي‌کنند؟ 
- بله پدر، ديدم... 

- بگو ببينم از اين سفر چه آموختي؟ 
- من ديدم که: 

ما در خانه ي خود يک سگ داريم و آنان چهار سگ داشتند.. ما استخري داريم که تا نيمه‌هاي باغمان طول دارد و آنان برکه‌اي دارند که پاياني ندارد، ما فانوسهاي باغمان را از خارج وارد کرده‌ايم، اما فانوسهاي آنان ستارگان آسمانند.

ايوان ما تا حياط جلوي خانه‌مان ادامه دارد، اما ايوان آنان تا افق گسترده است...... 

ما قطعه زمين کوچکي داريم که در آن زندگي مي‌کنيم، اما آنها کشتزارهايي دارند که انتهاي آنان ديده نمي‌شود.

ما پيشخدمتهايي داريم که به ما خدمت مي‌کنند، اما آنها خود به ديگران خدمت مي‌کنند. ما غذاي مصرفي‌مان را خريداري مي‌کنيم، اما آنها غذايشان را خود توليد مي‌کنند.

ما در اطراف ملک خود ديوارهايي داريم تا ما را محافظت کنند، اما آنان دوستاني
دارند تا آنها را محافظت کنند. 

آن پسر همچنان سخن مي‌گفت و پدر سکوت کرده بود و سخني براي گفتن نداشت. پسر سپس افزود: 

متشکرم پدر که نشان دادي ما چقدر فقير هستيم!

 

در انتظار روزی که نامرئی شدن، رویدادی غیرممکن نباشد !




 
در انتظار روزی که نامرئی شدن، رویدادی غیرممکن نباشد !




گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
ادامه نوشته

خلق تصاویری حیرت انگیز توسط Yang Li Wei


خلق
تصاویری حیرت انگیز توسط Yang Li Wei

بدون استفاده از ویرایش های کامپیوتری !!!


تصاویری را كه ملاحظه خواهید كرد شاید تصور كنید كه همه ی آنها جلوه های ویژه است ولی بهتر است ابتدا بدانید که هنرمندی كه این آثار را تهیه كرده خیلی کم از ویرایش های کامپیوتری استفاده می‌کند. البته اگر از کاربران باتجربه کامپیوتر هستید که هیچ اما اگر مبتدی هستید باید توجه داشته باشید كه جلوه های ویژه کامپیوتری آن قدر ها که فکر می‌کنید هم آسان نیست.

Li Wei این عکس ها را با کمک وسایلی چون طناب های فولادی، آینه، کش، تشک و… تهیه می‌کند. برای تهیه ی همچین آثاری یک عکس پرسنلی کافی نیست! بلکه باید بخش زیادی از آن توسط خود انسان انجام شود. دیدن عکس های Yang Li Wei حس بسیار خوبی به آدم می‌دهد. ترکیبی از هنر عکاسی و قابلیت های فیزیکی بدن انسان در قالبی حقیقی كه هر كدام گویای واقعیتی است. او یک هنرمند چینی ۳۷ ساله است که بخاطر عکس های منحصر به فردش تا به حال با مجله های بسیاری کار کرده و برای آنها عکس روی جلد تهیه کرده است.


 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ادامه نوشته

یک رسم جالب و بیاد ماندی واقعا دیدنیه


یک رسم جالب و باور نکردنی در ترکیه !

احترامی که تاریخچه ای 71 ساله دارد


اینجا ترکیه است و عقربه های ساعت 9:05 دقیقه صبح دهم نوامبر 2009 (سه شنبه 19 آبان 1388) را نشان می دهد. هوا در استانبول اندکی خنک است. تا دقیقه ای قبل در خیابان های استانبول انسان و زندگی ماشینی می جوشید اما به یکباره انگار زندگی در استانبول و ترکیه از توقف ایستاده است! ماشین ها وسط خیابان، پل و کوچه ها متوقف شده اند و راننده و مسافران در را باز کرده و سر پا ایستاده اند. مردم عادی که تا لحظاتی پبش در کوچه ها و پیاده روها در حال حرکت بودند به یکباره با سکوتی مبهم بی حرکت مانده اند. در وهله اول این اقدام ترک ها بسیار تعجب آور بود. شاید اگر شما هم روز سه شنبه 10 نوامبر در استانبول بودید متعجب می شدید! در اینحال مردم بعد از یک دقیقه بی حرکت ماندن به حرکت خود ادامه دادند.

سالی یک بار اکثر مردم ترکیه رأس ساعت 9 و پنج دقیقه دهم نوامبر به مدت یک دقیقه به صورت سر پا بی حرکت می ایستند. ماشین ها متوقف می شوند. کارگران ساختمانی نیز از جای خود تکان نمی خورند و سکوت کامل بر همه جا حکمفرما می شود. به طوری که می توان گفت زندگی در ترکیه برای یک دقیقه می ایستد!

اما علت آن چیست؟ بعد از پرس و جو دریافتیم دهم نوامبر سالروز درگذشت مصطفی کمال آتاترک اولین رئیس جمهور ترکیه است و مردم ترکیه به احترام وی درست در ساعت 9:05 دقیقه دست از کار می کشند و به احترام بنیانگذار جمهوری شان با اختیار کردن سکوت در هر کجا که هستند بطور ثابت می ایستند. رسم عجیب و جالبیست، نه ؟!

امسال هفتاد و یکمین سال درگذشت آتاترک بود. آتاترک به هنگام دوره ضعف عثمانی در لیبی، بالکان، سوریه و چندین کشور دیگر که آنزمان جزء امپراتوری عثمانی بودند مقابل انگلیسی ها و سایر کشورهای استعمارگر ایستاد. اکنون در روز درگذشت وی حتی انگلیسی ها هم پرچم خود را در کنسولگری ها و سفارتشان در ترکیه به حالت نیمه افراشته درمی آورند. (اخبار ترکیه)


 لطفا تا باز شدن كامل عكسها شكیبا باشید
در صورتی که هر یک از عکس ها باز نشد بر روی آن راست کلیک کرده و گزینه Show Picture را انتخاب كنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org



گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

تصویری از مصطفی کمال آتاترک بنیانگذار جمهوری ترکیه و اولین رئیس جمهور ترکیه

این هم از مدیریت


 


هفت تیپ از آقایانی که خانم ها نمی‌توانند از آنها اجتناب کنند




قابل توجه آقایونی که دوست دارند مورد توجه خانم ها قرار بگیرند

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


آیـا تـا به حال فکر کرده اید که چرا همیشه بعضی از مردها در ارتـبـاطات خود با خانم‌ها از سایرین موفق تر هستـند؟ گــروه خاصی از مردها وجود دارند که خانم‌ها به هیچ وجه نمی‌تـوانند از آنها اجتناب کنند و این امر هیچ ارتباطی به چهره‌های زیبا و یا تناسب اندام آنها ندارد. حقیقت این است که خانمها به گروه ویژه ای از خصوصیات اخلاقی مردها علاقمند هستند و طبیعتا بـسـمت کسانی کشیده می‌شوند که آن ویژگی‌ها را دارا باشند.

در اینجا هفت مورد از این ویژگی‌های "ایده آلیستی" و توضیح آنکه چرا خانم‌ها عاشق این خصوصیات هستند را برای شما ذکر می‌کنیم. البته نباید خود را به یکباره تغییر دهید و و شخصیت خود را به طور کامل عوض کنید. شاید برخی از این صفات مناسب حال شما نباشند، توجه داشته باشید که خانم‌ها به سادگی متوجه تناقض موجود در شما خواهند شد.

از بین تمام ویژگی‌ها چند موردی را که بیشتر با شما سازگاری دارد، انتخاب کنید و سعی کنید هر یک از آنها را در وجود خود پرورش دهید. شاید در حال حاضر هم بعضی از آنها در وجود شما یافت شود اما با نگاه کوتاهی که به نوشته های زیر می‌اندازید متوجه خواهید شد که خانم‌ها به دنبال چه چیزی در شما هستند، این امر موفقیت شما را تضمین خواهد کرد.



1. مرد رمانتیک
آقایی که به عشق کلاسیک اعتقاد داشته باشد، دائما برای همسرش گل و شکلات بخرد، بر سر میز شام شمع روشن کند، برای اینکه نشان دهد به یاد اوست با وی تماس تلفنی بگیرد، به چشمان بانوی خود خیره شود و احساسات قلبی خود را به بیرون بریزد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
خانم‌ها نیاز دارند که مورد احترام قرار گیرند و یک مرد رمانتیک این نیاز زن‌ها را برآورده می‌سازد. این مرد با ژست‌های رمانتیکی که به خود می‌گیرد به خانمش نشان می‌دهد که دوستش دارد، و در مقابل خانم نیز برای تلافی گرایشات رمانتیک خودش را در طبق اخلاص قرار می‌دهد.


2. مرد با اعتماد به نفس

او کاملا مطمئن است و به خود اعتماد کامل دارد، مردم او را به عنوان یک فرد مثبت می‌شناسند و تجلی قدرت و اراده است (البته توجه داشته باشید که مردهای خودبین و از خود راضی شامل این گروه نمی‌شوند) به ارتباط خانم‌ها با سایر مردها حسادت نمی‌ورزند و اصلا احساس نمی‌کنند که ممکن است به وسیله دوستان مذکر و یا همکاران خانم تهدید شوند.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
زن‌ها جذب مردهای مطمئن می‌شوند. اگر خود را بزرگ تصور کنید بدون شک چنین تصوری در فرد مقابل نیز ایجاد خواهد شد. یک مرد با اعتماد به نفس به دنبال تایید و تمجید خانم‌ها نیست و همین امر باعث می‌شود که بیشتر مورد توجه آنها قرار بگیرد.


3. مرد هنرمند

یک مرد هنرمند خودجوش که در وضعیت امروزی زندگی می‌کند و برای اظهار عشق و علاقه اغلب از خلاقیت خود استفاده می‌کند مثلا برای خانم شعر می‌سراید و یا یک نقاشی زیبا می‌کشد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
تمام زن‌ها دوست دارند احساس کنند که خاص و بی همتا هستند و چه راهی بهتر از اینکه شما او را الهه و منبع الهام خود قرار دهید. او شیفته ذهن خلاق مردهای هنرمند است خصوصا هنگامیکه او را نیز با هنرشان در می‌آمیزند.


4. مرد خارجی

این مرد از یکی از کشور‌های دور دست خارجی می‌آید و دارای لهجه شیرینی است. او دید متفاوتی نسبت به دنیا دارد. روابط اجتماعی و رفتارهای روزمره اش اندکی عجیب و غریب به نظر می‌رسند اما با وجود همه این حرف‌ها باز هم به دل می‌نشیند و بسیار جذاب است. البته برای اینکه جزء این دسته محسوب شوید حتما لازم نیست که خارجی باشید بلکه اگر با چند زبان مختلف آشنایی داشته باشید و زیاد سفر کنید همان مقدار محبوبیتی را که یک خارجی می‌گیرد می‌توانید به خود اختصاص دهید.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی. هیچ چیز دیگری را نمیتوان در این مورد ذکر کرد. تنها راز، گفتن جمله ای با لهجه ای زیبا است که خانم‌ها را جذب می‌کند و مرد مورد نظر را برای او دلکش و فریبنده می‌سازد و اغلب نیز خانم‌هایی این مرد‌ها را انتخاب می‌کنند که در مورد دنیا کنجکاو هستند. البته تمام جاذبه‌های دنیا در مقابل قرار گذاشتن با یک چنین مردی هیچ است.


5. مرد آزاد و رها (به آنها پسرهای شر هم گفته می‌شود)

این دسته از مردها از قید و بندها آزاد هستند و اجازه می‌دهند که باد آنها را به هر کجا که می‌خواهد ببرد که معمولا هم به مکان‌های جالب و سرگرم کننده ای کشیده می‌شوند. او موتورسواری می‌کند، از کار خود می‌زند تا با شما در کوچه‌ها پرسه بزند، نگران آینده نیست و به پیش روی خود چشم دوخته است.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
تمام خانم‌ها تا حدی خواستار یاغی گری و سرکشی هستند (البته در حد معقول) او عاشق آزادی و رهایی این مرد می‌شود و آرزو می‌کند که روزی خودش هم بتواند این طور باشد. روح سرکش این مرد شادابی و جوانی را به رابطه شان اضافه می‌کند و خانم هم همیشه در تلاش برای رام کردن اوست- هر چند می‌داند که هیچ گاه واقعا موفق نخواهد شد.


6. مرد زیرک و بامزه

صحبت‌های این مرد انسان را به وجد می‌آورد او تنها مردی است که به حرف‌های شما نیز گوش می‌دهد. این مرد باعث می‌شود که خانمش بخندد و با احساس شوخ طبعی و بذله گویی خود برای او شادی به بار می‌آورد. او برای جذب خانم‌ها از سیاست خنداندن و سرگرم کردن استفاده می‌کند. این مرد می‌تواند ساعت‌های متمادی با خانمش گفتگو کند بدون اینکه او را خسته و کسل کند.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
با گذشت زمان موهای شما شروع به ریزش می‌کنند و عضلات محکم بدنتان نرم می‌شوند اما اگر بتوانید او را همچنان سرگرم نگه دارید برنده میدان خواهید بود. گفتگو و تبادل نظر عامل مهمی در ادامه ارتباط است، اگر به او نشان دهید که دارای این ویژگی می‌باشید او خیلی سریع به دام شما اسیر می‌شود.


7. مرد با ملاحظه

او مردی است که در ماشین را باز می‌کند، صندلی را برای او بیرون می‌کشد، پول شام را حساب می‌کند، مطمئن می‌شود که خانم حتما دسر خود را سفارش دهد و همیشه با یک بیان منطقی و مودبانه برای بیرون رفتن از او در خواست می‌کند، هنگام بازگشت او را تا درب منزل همراهی می‌کند، برای احساسات او ارزش قائل است و می‌داند که چه موقع برای رفتن به منزل آمادگی دارد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است؟
غافلگیر شدید؟ احتمالا فکر نمی‌کردید که یک مرد خوب و با فکر مورد توجه خانم‌ها قرار بگیرد. زمانیکه زن‌ها مردهای بد و بی ادب و شرور و کسانیکه به خود زحمت تلفن زدن را هم نمی‌دهند و بسیار بی توجه هستند را ملاقات می‌کنند، مجددا اولویت‌های خود را از نو می‌چینند. البته خانم‌ها نیازمند رشد عقلی و بلوغ فکری هستند تا بتوانند به این نتیجه دست پیدا کنند. اما بالاخره تمام دخترخانم‌ها متوجه می‌شوند که مردی را باید انتخاب کنند که با آنها در طول یک رابطه دراز مدت خوب رفتار کند.


نکته قابل توجه :
در اعمال هیچ کدام از خصوصیات اخلاقی مذکور زیاده روی به خرج ندهید و سعی نکنید که خود را فردی که نیستید جلوه دهید زیرا برای خانم‌ها این امر خیلی سریع آشکار می‌شود. رمز موفقیت شما در این است که دلیل علاقه خانم‌ها به هر یک از ویژگی‌های بالا را به خاطر بسپارید و بدانید که از چه تیپ مردهایی قدردانی می‌کنند و بعد همه آنها را با هم مخلوط کنید و ببینید کدامیک از آنها برای شما مناسب تر هستند تا خانم‌ها به دلیل خصوصیات بدیع و نوظهورتان شما را مورد محبت و علاقه خود قرار دهند.


تصاویری جدید و حقیقی از مناظر سیاره مریخ


در بین سیارات منظومه شمسی، مریخ بیش از بقیه توجه دانشمندان را به خود جلب کرده است. یکی به این دلیل که مریخ در میان سیاراتی که در فاصله دوری از خورشید قرار دارند از همه به زمین نزدیکتر است و در مدار خود، گاه نسبتاً به زمین نزدیک می شود و در فاصله حدوداً 56 میلیون کیلومتری از آن قرار می گیرد و یکی از درخشانترین اشیاء آسمان شب ما می شود. رنگ این سیاره قرمز مایل به نارنجی است و می توان آن را با چشم غیر مسلح به راحتی دید تا جایی که به مریخ لقب سیاره سرخ داده شده است. و دیگر اینکه مریخ و زمین از چند نظر به یکدیگر شبیه اند بطوریکه طول زمانی یک روز مریخ فقط در حدود 40 دقیقه از یک روز ما کوتاهتر است. مریخ جو دارد ؛ مثل زمین فصولی دارد و در قطبهای خود، کلاهکی از یخ بر سر نهاده است. زمانی دانشمندان زیادی معتقد بودند که ممکن است در این سیاره حیاط وجود داشته باشد.

از سال 2006 تا به حال نــاسا تلاش زیادی را برای شناخت هر چه بیشتر این سیاره بکار گرفته است و با سفینه های بدون سرنشین تصاویر زیادی در قالب تحقیقات خود منتشر نموده است. تصاویر زیر جدیدترین تصاویر از مناظر حقیقی مریخ است که با فاصله ای در حدود 300 کیلومتر بالاتر از سطح مریخ با دوربین های تصویر برداری ماهواره ای گرفته شده و اخیرا توسط Google Mars/NASA/JPL/ University of Arizona انتشار یافته است ...


 

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

ادامه نوشته

روانشناسی و شناخت رنگ ها


روانشناسی
و شناخت رنگ ها

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در سال 1666، اسحاق نیوتن، دانشمند نامدار انگلیسی، کشف کرد که چنانچه نور خالص سفید از یک منشور عبور داده شود، به رنگ‌های قابل رؤیت تجزیه می‌شود. نیوتن همچنین کشف کرد که هر رنگ از یک طول موج منحصر به فرد تشکیل شده و قابل تجزیه به رنگ‌های دیگر نیست. آزمایش‌های بعدی نشان داد که با ترکیب نورها می‌توان رنگ‌های مختلف را ایجاد کرد. برای مثال، نور قرمز در ترکیب با نور زرد، رنگ نارنجی را به وجود می‌آورد. رنگی که بر اثر ترکیب دو رنگ دیگر به وجود آید را ترکیبی می‌گویند. بعضی از رنگ‌ها، مثل زرد و ارغوانی، در صورت ترکیب شدن، همدیگر را خنثی می‌کنند و نور سفید می‌سازند. این رنگ‌ها را نیز رنگ‌های مکمل می‌نامند.

:: تاثیرات رنگ‌ها از نظر روان‌شناسی
با وجودی که تاثیر رنگ‌ها تا حدودی ذهنی است و در مورد اشخاص مختلف فرق می‌کند. برخی از تاثیرات رنگ‌ها دارای معنی یگانه‌ای در سراسر جهان هستند. بطوریکه رنگ‌هایی که در طیف رنگ‌ها در ناحیه قرمز قرار دارند به عنوان رنگ‌های گرم شناخته می‌شوند که این دامنه‌اش از احساسات گرم و صمیمانه تا احساس خشم و عصبانیت متغیر است. رنگ‌هایی که در ناحیه آبی طیف قرار دارند، رنگ‌های سرد نامیده می‌شوند و شامل آبی، ارغوانی و سبز هستند. این رنگ‌ها معمولاً آرامش بخشند اما گاهی نیز ممکن است احساس غمگینی و بی‌تفاوتی را به ذهن آورند.

:: روان‌شناسی رنگ‌ها به عنوان روش درمان
در برخی از فرهنگ‌های قدیمی، از جمله مصری‌ها و چینی‌ها، از رنگ‌ها برای درمان استفاده می‌شده است. این کار که گاهی به آن نور درمانی یا رنگ شناسی نیز گفته می‌شود هنوز هم به عنوان روش درمان جایگزین مورد استفاده قرار می‌گیرد.

در این روش:

از رنگ قرمز برای تحریک بدن و ذهن و افزایش تمرکز استفاده می‌شود.

از رنگ زرد برای تحریک اعصاب استفاده می‌شود.

از رنگ نارنجی برای بالا بردن سطح انرژی استفاده می‌شود.

از رنگ آبی برای کاهش درد و تسکین بیمار استفاده می‌شود.

از رنگ نیلی برای تسکین ناراحتی‌های پوستی استفاده می‌شود.

اغلب روان‌شناسان به رنگ درمانی به دیده شک و تردید می‌نگرند و می‌گویند که درباره تاثیرات احتمالی رنگ‌ها اغراق شده و رنگ‌ها در فرهنگ‌های مختلف، معانی متفاوتی دارند. پژوهش‌ها نشان داده‌اند که در بسیاری از موارد، تاثیرات رنگ‌ها در تغییر حالت افراد، تاثیراتی زودگذر و موقتی بوده است. برای مثال، قراردادن افراد در اتاق آبی ممکن است در ابتدا احساس آرامش در آن‌ها به وجود آورد اما این اثر پس از آن که آن‌ها آرامششان را بازیافتند، به تدریج کاهش خواهد یافت.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


:: روان‌شناسی رنگ‌های مختلف

1. روان‌شناسی رنگ سیاه

سیاه تمام نورها در طیف رنگ‌ها را جذب می‌کند.
سیاه معمولاً به عنوان نماد ترس یا شیطان مورد استفاده قرار می‌گیرد اما به عنوان نشانگر قدرت نیز شناخته می‌شود. از رنگ سیاه برای نشان دادن شخصیت‌های خطرناک مثل دراکولا و یا جادوگران استفاده می‌شود.
رنگ سیاه در بسیاری از فرهنگ‌ها برای مراسم سوگواری مورد استفاده قرار می‌گیرد. این رنگ همچنین نشانگر غمگینی، جذابیت جنسی و رسمی بودن است.
در مصر قدیم، رنگ سیاه نشانگر زندگی و تولد دوباره بود.
رنگ سیاه معمولاً به دلیل لاغر نشان دادن در نمایش‌های مد مورد استفاده قرار می‌گیرد.

2. روان‌شناسی رنگ سفید
رنگ سفید، نماد معصومیت و پاکی است.
رنگ سفید می‌تواند در انسان احساس فضای بیشتر به وجود آورد.
رنگ سفید معمولاً نشانگر سرما، پاکیزگی و آرامش است. اتاقی که کاملاً به رنگ سفید نقاشی شده باشد ممکن است جادار و بزرگ به نظر آید امَا خالی و سرد است. بیمارستان‌ها و کادر پزشکی از رنگ سفید برای ایجاد حس پاکیزگی استفاده می‌کنند.

3. روان‌شناسی رنگ قرمز
رنگ قرمز، رنگ گرمی است که برانگیزاننده هیجانات قوی است.
رنگ قرمز، نشانگر عشق، حرارت و صمیمیت است.
رنگ قرمز، به وجود آورنده احساس شور و هیجان است.
رنگ قرمز، تحریک کننده احساس خشم و عصبانیت است.

4. روان‌شناسی رنگ آبی
آبی، رنگ مورد علاقه بسیاری از مردم و محبوبترین رنگ در بین مردان است.
رنگ آبی، احساس آرامش را به ذهن می‌آورد و معمولاً نشانگر صلح، امنیت و نظم است.
رنگ آبی، می‌تواند احساس غم، درون‌گرایی یا گوشه‌گیری را در بعضی افراد به وجود آورد.
رنگ آبی معمولاً برای دکور دفاتر مورد استفاده قرار می‌گیرد زیرا تحقیقات نشان داده است که افراد در اتاق‌های آبی کارآیی بیشتری دارند.
رنگ آبی با وجودی که از محبوبترین رنگ‌هاست اما یکی از رنگ‌هایی است که کمترین اشتها را بر می‌انگیزد. در برخی از برنامه‌های کاهش وزن توصیه می‌شود که غذای خود را در بشقاب‌های آبی بکشید.رنگ آبی به ندرت به صورت طبیعی در خوراکی‌ها وجود دارد. همچنین رنگ آبی غذا معمولاً به عنوان نشانه فاسد بودن و یا سمی بودن آن در نظر گرفته می‌شود.
رنگ آبی می‌تواند باعث کاهش ضربان قلب و حرارت بدن گردد.

5. روان‌شناسی رنگ سبز
رنگ سبز، رنگ سردی است که نماد طبیعت است.
رنگ سبز، نشانگر آرامش، خوشبختی، سلامتی و پیروزی است.
پژوهشگران دریافته‌اند که رنگ سبز می‌تواند باعث افزایش قابلیت خواندن گردد. برخی از دانش‌آموزان و دانشجویان با قراردادن یک برگه شفاف سبز رنگ بر روی صفحه کتاب، می‌توانند مطالب را با سرعت بیشتری از حد معمول بخوانند و درک کنند.
رنگ سبز، از دیر باز نماد باروری بوده و در قرن پانزدهم برای لباس عروسی به کار می‌رفته است.
از رنگ سبز در دکوراسیون به دلیل اثر آرام بخشی آن استفاده می‌شود.
رنگ سبز باعث کاهش استرس می‌شود. کسانی که در فضای کاری سبز رنگ کار می‌کنند، کمتر دچار دردهای دستگاه گوارش می‌شوند.

6. روان‌شناسی رنگ زرد
رنگ زرد، رنگی گرم وشاد است.
رنگ زرد به دلیل مقدار زیاد نوری که منعکس می‌کند، بیشتر از بقیه رنگ‌ها چشم را خسته می‌کند. استفاده از رنگ زرد برای پس زمینه کاغذ یا نمایشگر کامپیوتر می‌تواند باعث چشم درد یا در حالت‌های خاص از دست دادن بینایی گردد.
رنگ زرد می‌تواند احساس رنجیدگی و خشم را به وجود آورد. با وجودی که رنگ زرد به عنوان یک رنگ شاد شناخته می‌شود اما بیشتر مردم در اتاق‌های زرد رنگ، هیجانشان را از دست می‌دهند و بچه ها نیز در اتاق‌های زرد رنگ بیشتر گریه می‌کنند.
رنگ زرد باعث افزایش سوخت و ساز بدن انسان می‌گردد.
چون رنگ زرد، از بقیه رنگ‌ها زودتر دیده می‌شود، بیشتر از بقیه برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

7. روان‌شناسی رنگ ارغوانی

رنگ ارغوانی نماد وفاداری و ثروت است.
رنگ ارغوانی نشانگر عقل و معنویت است.
رنگ ارغوانی خیلی کم در طبیعت وجود دارد و به همین دلیل ممکن است به عنوان نشانه مصنوعی یا غیر عادی بودن در نظر گرفته شود.

8. روان‌شناسی رنگ قهوه‌ای
رنگ قهوه‌ای، رنگی طبیعی است که برانگیزاننده حس قدرت و اطمینان‌پذیری است.
رنگ قهوه‌ای همچنین می‌تواند حس غم و انزوا را به وجود آورد.
رنگ قهوه‌ای، حس گرما، محبت، آسایش و امنیت را به ذهن می‌آورد.
رنگ قهوه‌ای معمولاً بیانگر طبیعی بودن، زمینی بودن و متفاوت بودن است اما گاهی می‌تواند نشانگر پیچییدگی نیز باشد.

9. روان‌شناسی رنگ نارنجی
رنگ نارنجی، ترکیب زرد و قرمز است و به عنوان یک رنگ انرژی‌زا در نظر گرفته می‌شود.
رنگ نارنجی، احساس هیجان، گرما و شور و شوق را به ذهن می‌آورد.
رنگ نارنجی، معمولاً برای جلب توجه مورد استفاده قرار می‌گیرد.

10. روان‌شناسی رنگ صورتی

رنگ صورتی، در واقع همان رنگ قرمز کم رنگ است و معمولاً نشانگر عشق است.
رنگ صورتی اثر آرام‌بخشی دارد. در ورزشگاه‌ها معمولاً رختکن تیم حریف را به رنگ صورتی نقاشی می‌کنند تا بازیکنان آن‌ها کم انرژی و منفعل شوند.
با وجودی که اثر آرام بخشی رنگ صورتی مشخص شده است ولی پژوهشگران دریافته‌اند که این اثر تنها در خلال مواجهه اولیه به وجود می‌آید. مثلاً هنگامی که از این رنگ در زندان‌ها استفاده شد، زندانیان پس از عادت کردن به آن، حتی ناآرامتر از قبل شدند.


با تشكر از ارسال : خانم محبوبه كاظمی

كاري كاتور تيم ملي

worldcup06_team_melli_ruPersian_com.jpg

 آنفلوآنزای خوکی و ویروس آنفلوانزا نوع «A»

به نام خدا

این متن طولانی می باشد چنانچه وقت ندارید در فرصتی مناسب مطالعه کنید

 

 

   در صورتی که با کسی پدر کشتگی  یا خصومت دارید یا به هر نوع از او خوشتان

    نمی آید این میل را برای او ارسال نکنید ارسال نکنید !!!

 

لطفا کاملا با دقت بخوانید

 

 

   آنفلوآنزای خوکی بیماری تنفسی خوک‌ها است که از ویروس آنفلوانزا نوع «A»

   نشأت می‌گیرد. ویروس آنفلوآنزای خوکی(SIV) به بیماری آنفلوآنزایی اشاره دارد

   که توسط اورتومیکسوویروس‌هایی ایجاد می‌شود که در میان خوک‌ها بوم‌گیر هستند.

   آنفلوآنزای خوکی یک بیماری ویروسی است که معمولا خوک را مبتلا می‌کند اما

  هرساله مواردی از ابتلای انسان به این بیماری،به ویژه از راه تماس با این حیوان،

   گزارش می‌شود.

 

   این بیماری در انسان از طریق تماس با فرد مبتلا نیز سرایت می‌کند و نشانه‌های

   معمول آن تب، سرگیجه، خشکی مفصل‌ها، حالت تهوع و در موارد پیشرفته، بیهوشی

   و مرگ است.

  

ادامه نوشته

تصاویر زیبای متحرک از پرندگان




 
گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


یا امام غریب میلادت مبارک

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

السلام علیک یا علی بن موسی الرضا المرتضی، حجتک علی من فوق الارض

سالها تـاریخ شمسی گشت و گشت
شادمـان شد تـا شنید این سرگذشت

روز میــــلاد امـــــــام هشـــــتم است
هشت هشت جمعـه هشتاد و هشت

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


طلوع 8/8/88 نزدیک است و در آستانه ی سالگرد میلاد با سعادت هشتمین گوهر تابناک آسمان امامت بر شیعیان جهان هستیم. روزی که امسال با یک تقارن خارق العاده به میمنت ولادت حضرت علی ابن موسی الرضا(ع) همزمان شده و برای ما ایرانیان بسیار اهمیت دارد، که در اینجا ضمن عرض سلام و ارادت خدمت شما سروران و بزرگواران ارجمند در گروه پرشین استار و امید به اینكه همه ما لایق باشیم و مورد عنایت خاص آن حضرت قرار گیریم، این میلاد خجسته را از سوی تمام همکاران در گروه حضور یكایك شما عزیزان، همچنین تمام مسلمانان و دوستداران آن حضرت تبریك و تهنیت عرض می نمایم.

پروانه ها، بال زنان و شادی کنان، شاعرانه ترین پروازشان را بر گرد شمع شبستان هشتم دنیا، نگین درخشان وطن آغاز می کنند. خورشید، شور و التهاب شگفتی را در وجود خویشتن احساس می کند. ماه، از همیشه زیباتر می تابد و نگاهش را میهمان سرور و سرسبزی می سازد. درختان با خرسندی به سیمای آفتاب می نگرند و به شادمانی می پردازند. کائنات غرق در نورند. فرشته ها و آدمیان مسرورند. همگان مشتاق طلوع روی اویند. همه می خواهند سیب خوشبوی وجود او را ببویند. همه می خواهند شکفتن گل والای وِلا را در دنیا ببینند و گلبرگی از نور و نوازش و شفاعت او بچینند. همه زاهدان و عابدان، در حرم با صفای ضامن آهو به خاک می نشینند و افلاک را می نگرند. آری، ای سید گل ها، ای مولا، ای سبزه زار سرزندگی و صفا، ای علی بن موسی الرضا علیه السلام، قدوم پاک تو، حضور همه زیبایی ها را بیمه می کند. دست های مهربان لطف تو، برترین سایه بان دل ها و دیده های ماست. ای امام، خجسته میلاد روشنایی بخش تو، بر همه هستی و جای جای ایران زمین مبارک و فرخنده باد.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org
ای راهب کلیسـا کمتر بزن به نـاقــوس
خاموش کن صدا را نقاره می زند طوس


مرقد مطهر امام رضا علیه السلام اینک ساحل دریای عرش خدا و غبطه گاه ملائک آسمان هاست. آنجا، مؤمنان سبز اندیش و پاک طینت، زیباترین چکامه ها را می سرایند و صله رحمت و آمرزش و حاجت روایی می گیرند و من، ای امام رئوف می خواهم جاده باشم، تا گام زائرانت، سینه ام را بفرسایند و گفتگوی دوستداران و عاشقانت که به عشق تو باید از این جاده عبور کنند را با گوش و دل بشنوم و غبار کاروان هایی که به سوی تو می شتابند، کویر ها را به چشمم ریزند تا شاید چشم و گوش هایم به سوی تو روشن شود. می خواهم شمع باشم، تا با اشک آتشزاد خویش، سوزستان سینه های عاشقانی که به دیدار تو شتافتند را تسکین دهم و سیاهی دیوانه شب را که مانع حضور زائرانت در حرم امن تو می شوند را به هراس اندازم و با سوسوی حقیرم دل هر عاشقی دور و نزدیک را به امید دیدار تو کشم. می خواهم باشم، در حرم امن تو جسم کویرم را که خشکیده از این جهان غم آلود است سیراب سازم و با تمام وجودم در آستان مقدست آواز جاودانگی سر دهم.

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

یا غریب الغربا! تو خودت میدانی، از سر شوق دلم شور گرفت، آن زمانی که خبردار شدم، روز میلاد گرامت امسال، چه تقارن دارد، با هشتمین روز از هشتمین ماه
از سال هشتاد و هشت تقویم شمسی ما ایرانیان

 

ادامه نوشته

ضرب المثل و سخنان بزرگان جهان در مورد ازدواج




گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


از میان ضرب المثل های ملل مختلف و همچنین سخنان شخصیت های بزرگ جهان پیرامون ازدواج مواردی جالبی را برای شما دوستان انتخاب كرده ایم. بسیاری از این عبارت ها جنبه شوخی و مزاح دارد اما تعداد دیگری از آنها شاید وصف حال من و شما باشد! همین طور قسمت دیگری از این گفته ها می تواند برای عده ای حكم كلید راهنما را داشته باشد ...

ازدواج مثل یك هندوانه است كه گاهی خوب می شود و گاهی هم بسیار بد. (ضرب المثل اسپانیایی)

اگر خواستی اختیار شوهرت را در دست بگیری اختیار شكمش را در دست بگیر. (ضرب المثل اسپانیایی)

ازدواج، زودش اشتباهی بزرگ و دیرش اشتباه بزرگتری است. (ضرب المثل فرانسوی)

زن و شوهر اگر یكدیگر را بخواهند در كلبه ی خرابه هم زندگی می كنند. (ضرب المثل آلمانی)

دو نوع زن وجود دارد؛ با یكی ثروتمند می شوی و با دیگری فقیر. (ضرب المثل ایتالیایی)

با قرض اگر داماد شدی با خنده خداحافظی كن. (ضرب المثل آلمانی)

دوام ازدواج یك قسمت روی محبت است و نُه قسمتش روی گذشت از خطا. (ضرب المثل اسكاتلندی)

زناشویی غصه های خیالی و موهوم را به غصه نقد و موجود تبدیل می كند. (ضرب المثل آلمانی)

هیچ زنی در راه رضای خدا با مرد ازدواج نمی كند. (ضرب المثل اسكاتلندی)

هنگام ازدواج بیشتر با گوش هایت مشورت كن تا با چشم هایت. (ضرب المثل آلمانی)

مردی كه به خاطر "پول" زن می گیرد، به نوكری می رود. (ضرب المثل فرانسوی)

لیاقت داماد، به قدرت بازوی اوست. (ضرب المثل چینی)

زنی سعادتمند است كه مطیع "شوهر" باشد. (ضرب المثل یونانی)

زن عاقل با داماد "بی پول" خوب می سازد. (ضرب المثل انگلیسی)

زن مطیع فرمانروای قلب شوهر است. (ضرب المثل انگلیسی)

داماد زشت و با شخصیت به از داماد خوش صورت و بی لیاقت. (ضرب المثل لهستانی)

دختر عاقل، جوان فقیر را به پیرمرد ثروتمند ترجیح می دهد. (ضرب المثل ایتالیایی)

داماد كه نشدی از یك شب شادمانی و عمری بد اخلاقی محروم گشته ای. (ضرب المثل فرانسوی)

در موقع خرید پارچه حاشیه آن را خوب نگاه كن و در موقع ازدواج درباره مادر عروس تحقیق كن. (ضرب المثل آذربایجانی)

برای یافتن زن می ارزد كه یك كفش بیشتر پاره كنی. (ضرب المثل چینی)

تاك را از خاك خوب و دختر را از مادر خوب و اصیل انتخاب كن. (ضرب المثل چینی)

اگر زنی خواست كه تو به خاطر پول همسرش شوی با او ازدواج كن اما پولت را از او دور نگه دار. (ضرب المثل تركی)

ازدواج كنید، به هر وسیله ای كه می توانید. زیرا اگر زن خوبی گیرتان آمد بسیار خوشبخت خواهید شد و اگر گرفتار یك همسر بد شوید فیلسوف بزرگی می شوید. (سقراط)

ازدواج قرارداد دو نفره ای است كه در همه دنیا اعتبار دارد. (مارك تواین)

ازدواج مجموعه ای از مزه هاست هم تلخی و شوری دارد. هم تندی و ترشی و شیرینی و بی مزگی. (ولتر)

تا ازدواج نكرده ای نمی توانی درباره آن اظهار نظر كنی. (شارل بودلر)

هیچ چیز غرور مرد را به اندازه ی شادی همسرش بالا نمی برد، چون همیشه آن را مربوط به خودش می داند. (جانسون)

زن ترجیح می دهد با مردی ازدواج كند كه زندگی خوبی نداشته باشد، اما نمی تواند مردی را كه شنونده خوبی نیست، تحمل كند. (كینهابارد)

اصل و نسب مرد وقتی مشخص می شود كه آنها بر سر مسائل كوچك با هم مشكل پیدا می كنند. (شاو)

وقتی برای عروسی ات خیلی هزینه كنی، مهمان هایت را یك شب خوشحال می كنی و خودت را عمری ناراحت! (روزنامه نگار ایرلندی)

ازدواج بیشتر از رفتن به جنگ "شجاعت" می خواهد. (كریستین)

تا یك سال بعد از ازدواج، مرد و زن زشتی های یكدیگر را نمی بینند. (اسمایلز)

پیش از ازدواج چشم هایتان را باز كنید و بعد از ازدواج آنها را روی هم بگذارید. (فرانكلین)

ازدواج پیوندی است كه از درختی به درخت دیگر بزنند، اگر خوب گرفت هر دو "زنده" می شوند و اگر "بد" شد هر دو می میرند. (كریستوفر مورن)

من تنها با مردی ازدواج می كنم كه عتیقه شناس باشد تا هر چه پیرتر شدم، برای او عزیزتر باشم. (آگاتا كریستی)

هر چه متأهلان بیشتر شوند، جنایت ها كمتر خواهد شد. (ولتر)

انتخاب پدر و مادر دست خود انسان نیست، ولی می توانیم مادر شوهر و مادر زنمان را خودمان انتخاب كنیم. (خانم پرل باك)

با زنی ازدواج كنید كه اگر "مرد" بود ، بهترین دوست شما می شد. (بردون)

با همسر خود مثل یك كتاب رفتار كنید و فصل های خسته كننده او را اصلاً نخوانید. (سونی اسمارت)

برای یك زندگی سعادتمندانه، مرد باید "كر" باشد و زن "لال". (سروانتس)

ازدواج عبارتست از سه هفته آشنایی، سه ماه عاشقی، سه سال جنگ و سی سال تحمل! (تن)

شوهر "مغز" خانه است و زن "قلب" آن. (سیریوس)

عشق، سپیده دم ازدواج است و ازدواج شامگاه عشق. (بالزاك)

قبل از ازدواج درباره تربیت اطفال شش نظریه داشتم، اما حالا شش فرزند دارم و دارای هیچ نظریه ای نیستم. (لرد لوچستر)

مردانی كه می كوشند زن ها را درك كنند، فقط موفق می شوند با آنها ازدواج كنند. (بن بیكر)

با ازدواج، مرد روی گذشته اش خط می كشد و زن روی آینده اش. (سینكالویس)

خوشحالی های واقعی بعد از ازدواج به دست می آید. (پاستور)

قبل از رفتن به جنگ یكی دو بار و پیش از رفتن به خواستگاری سه بار برای خودت دعا كن. (یك دانشمند لهستانی)

ازدواج مقدس ترین قراردادها محسوب می شود. (ماری آمپر)

ازدواج مثل اجرای یك نقشه جنگی است كه اگر در آن فقط یك اشتباه صورت بگیرد جبرانش غیر ممكن خواهد بود. (بورنز)

ازدواجی كه به خاطر پول صورت گیرد، برای پول هم از بین می رود. (رولاند)

ازدواج كردن و ازدواج نكردن هر دو موجب پشیمانی است. (سقراط)

ازدواج پدیده ای است برای تكامل مرد. (سانسكریت)

ازدواج همیشه به عشق پایان داده است. (ناپلئون)

مطیع مرد باشید تا او شما را بپرستد. (كارول بیكر)

خانه بدون زن، گورستان است. (بالزاك)

تنها علاج عشق، ازدواج است. (آرت بوخوالد)

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org